نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 522
بسيارى را
عهده دار باشد، و كلمه كبراء جمع كبير است، و شايد مراد از آن
بزرگسالان باشد كه معمولا عامه مردم از آنان تقليد مىكنند، چون مردم همانطور كه
بزرگ قوم را اطاعت مىكنند، بزرگسالان را نيز پيروى مىنمايند[1].
(رَبَّنا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً كَبِيراً)
كلمه ضعفان به معناى مثلان (دو مانند) است، و اگر عامه مردم از خدا در
خواست كردهاند كه بزرگانشان را دو برابر عذاب كند، براى اين است كه بزرگان قوم هم
خودشان گمراه بودند، و هم ديگران را گمراه كردند، و به همين جهت در خواست مىكنند
كه ايشان را به لعنتى بزرگ لعنت كند.
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى
فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قالُوا وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً) در
اين آيه مؤمنين را نهى مىفرمايد از اينكه مانند بعضى از بنى اسرائيل باشند، و با
پيغمبرشان عملى انجام دهند كه آنان انجام دادند، يعنى پيغمبرشان را اذيت كنند.
و
مراد از اين اذيت مطلق آزارهاى زبانى، و يا عملى نيست، گرچه مطلق آزار پيامبران
حرام و مورد نهى است، ولى در خصوص آيه به قرينه جمله (فَبَرَّأَهُ اللَّهُ)- خدا تبرئهاش كرد مراد آزار از ناحيه
تهمت و افتراء است، چون اين اذيت است كه رفع آن محتاج به تبرئه خدايى است.
و
شايد علت اينكه از بيان آزار بنى اسرائيل نسبت به موسى (ع) سكوت كرد، و نفرموده كه
آزارشان چه بوده، مضمون آن حديث را تاييد كند، كه فرمود: بنى اسرائيل اين تهمت را
به موسى زدند، كه وى آنچه مردان دارند ندارد، و خدا هم موسى را از اين تهمت تبرئه
كرد، و به زودى حديث مزبور از نظر خواننده عزيز خواهد گذشت.
و
اما در خصوص رسول گرامى اسلام، و اينكه تهمتى كه به وى زدند چه بوده؟
بهترين
وجهى كه ذكر كردهاند اين است كه آيه شريفه اشاره است به تهمتهايى كه به آن جناب
در خصوص داستان زيد و زينب زدند، و بعيد نيست كه چنين باشد، چون در روايات بسيارى
كه در اين قصه وارد شده، مطالبى است كه با قداست ساحت رسول خدا 6 مناسبت ندارند.
(وَ كانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهاً)- يعنى او نزد خدا صاحب جاه و
آبرو، و مقام و منزلت بود، و