نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 496
مجددا
فرمود: به طورى كه مىبينيد در اين آيه براى ذكر، حدى معين نفرموده.
آن
گاه فرمود: پدرم كثير الذكر بود بارها من با او قدم مىزدم، و مىديدم كه مشغول
ذكر است، با او غذا مىخوردم، مىديدم مشغول ذكر است، با مردم سخن مىگفت مع ذلك
سخن با مردم او را از ذكر خدا باز نمىداشت، و من بارها مىديدم كه زبانش به سقف
دهانش متصل است مىگويد: لا اله الا اللَّه .
و
نيز بارها ما را جمع مىكرد، و وادارمان مىساخت به گفتن ذكر، تا آفتاب طلوع
مىكرد، و وادارمان مىكرد به اينكه هر كدام مىتوانيم قرآن بخوانيم و هر كدام از
خواندن قرآن عاجزيم، ذكر بگوييم.
آرى
آن خانهاى كه ذكر خدا در آن بسيار شود، بركتش بسيار مىشود، و ملائكه در آن خانه
حاضر، و شيطانها دور مىگردند، و آن خانه براى اهل آسمانها آن چنان درخشنده است كه
ستارگان براى اهل زمين، و خانهاى كه در آن قرآن خوانده نشود، و ذكر خدا در آن
نشود، بركتش كم است، و ملائكه از آن خانه گريزان، و در عوض شيطانها در آن حاضر
مىشوند.
رسول
خدا 6 هم فرمود: آيا مىخواهيد شما را به بهترين اعمال خبر دهم؟ عملى كه از نظر
بالا بردن درجه شما از همه اعمال مؤثرتر است، و درجه شما را بالاتر مىبرد، و از
هر عملى ديگر نزد سلطان شما، و مالكتان پاكيزهتر است، و از درهم و دينار برايتان
بهتر، و حتى از اين هم برايتان بهتر است كه با دشمن خود بجنگيد، شما ايشان را
بكشيد و ايشان شما را بكشند؟ اصحاب عرضه داشتند: بله، بفرماييد، فرمود: بسيار ذكر
خداى عز و جل گفتن است.
آن
گاه امام صادق (ع) اضافه كردند كه مردى نزد رسول خدا 6 آمد و عرضه داشت: بهترين
اهل مسجد كيست؟ فرمود آن كس كه بيشتر ذكر مىگويد.
و
نيز رسول خدا فرمود: به هر كس زبانى ذكرگو داده شد، خير دنيا و آخرتش دادهاند، و
در معناى آيه(وَ لا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ) فرمود:
آنچه از عمل خير كه براى خدا انجام مىدهى زياد مشمار، و به نظرت جلوه نكند[1].
و
در همان كتاب به سند خود از ابى المعزاء (نام بقيه رجال حديث را انداخته)