responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 453

آمد، ديد سعد بن معاذ از دنيا رفته است‌[1].

مؤلف: اين داستان را قمى در تفسير خود به طور مفصل آورده، و در آن آمده كه كعب ابن اسد را در حالى كه دستهايش را به گردنش بسته بودند آوردند، همين كه رسول خدا 6 نظرش به وى افتاد، فرمود: اى كعب آيا وصيت ابن الحواس آن خاخام هوشيار كه از شام نزد شما آمده بود سودى به حالت نبخشيد؟ با اينكه او وقتى نزد شما آمد گفت من از عيش و نوش و زندگى فراخ شام صرفنظر كردم، و به اين سرزمين اخمو كه غير از چند دانه خرما چيزى ندارد آمده‌ام، و به آن قناعت كرده‌ام، براى اينكه به ديدار پيغمبرى نايل شوم كه در مكه مبعوث مى‌شود، و بدين سرزمين مهاجرت مى‌كند، پيغمبرى است كه با پاره‌اى نان و خرما قانع است، و به الاغ بى پالان سوار مى‌شود، و در چشمش سرخى، و در بين دو شانه‌اش مهر نبوت است، شمشيرش را به شانه‌اش مى‌گيرد، و هيچ باكى از احدى از شما ندارد، سلطنتش تا جايى كه سواره و پياده از پا درآيند گسترش مى‌يابد؟! كعب گفت: چرا اى محمد همه اينها كه گفتى درست است، ولى چكنم كه از سرزنش يهود پروا داشتم، ترسيدم بگويند كعب از كشته شدن ترسيد، و گر نه به تو ايمان مى‌آوردم، و تصديقت مى‌كردم، ولى من چون عمرى به دين يهود بودم و به همين دين زندگى كردم، بهتر است به همان دين نيز بميرم، رسول خدا 6 فرمود: بياييد گردنش را بزنيد، مامورين آمدند، و گردنش را زدند[2].

باز در همان كتاب آمده كه آن جناب يهوديان بنى قريظه را در مدت سه روز در سردى صبح و شام اعدام كرد و مكرر مى‌فرمود: آب گوارا به ايشان بچشانيد و غذاى پاكيزه به ايشان بدهيد، و با اسيرانشان نيكى كنيد، تا آنكه همه را به قتل رسانيد و اين آيه نازل شد:( وَ أَنْزَلَ الَّذِينَ ظاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ صَياصِيهِمْ‌) ...(وَ كانَ اللَّهُ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيراً )[3].

و در مجمع البيان آمده كه ابو القاسم حسكانى، از عمرو بن ثابت، از ابى اسحاق، از على (ع) روايت كرده كه فرمود: آيه‌(رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ) در باره ما نازل شد، و به خدا سوگند ماييم، و من به هيچ وجه آنچه نازل شده بر خلاف معنا نمى‌كنم‌[4].


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 351- 352.

[2] ( 2 و 3) تفسير قمى، ج 2، ص 192- 189.

[3] ( 2 و 3) تفسير قمى، ج 2، ص 192- 189.

[4] مجمع البيان، ج 8، ص 350.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 453
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست