نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 434
6 قبلا
فرموده بود به زودى احزاب عليه ايشان پشت بهم مىدهند، و به همين جهت وقتى احزاب
را ديدند فهميدند اين همان است كه آن جناب وعده داده بود.
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: منظور از وعده مزبور آيه سوره بقره است، كه قبلا از رسول خدا 6
شنيده بودند:(أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا
يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ
الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ
مَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ)[2] و
مىدانستند كه به زودى گرفتار مصائبى مىشوند، كه انبياء و مؤمنين گذشته بدان
گرفتار شده، و در نتيجه دلهايشان دچار اضطراب و وحشت مىشود و چون احزاب را ديدند
يقين كردند كه اين همان وعده موعود است، و خدا به زودى ياريشان داده و بر دشمن
پيروزشان مىكند.
اين
دو وجهى است كه در باره وعده مذكور در آيه گفتهاند، و حق مطلب اين است كه بين آن
دو جمع كنيم، چون در آيه شريفه وعده را هم به خدا نسبت دادهاند، و هم به رسول او،
و گفتند:(هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ).
جمله(وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ) شهادتى است از ايشان بر صدق وعده،(وَ ما زادَهُمْ إِلَّا إِيماناً وَ تَسْلِيماً)، يعنى ديدن
احزاب در آنان زياد نكرد، مگر ايمان به خدا و رسولش، و تسليم در برابر امر خدا، و
يارى كردن دين خدا، و جهاد در راه او را.
(مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ
مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا
تَبْدِيلًا) راغب گفته كلمه نحب به معناى نذرى است كه محكوم به وجوب
باشد، مثلا وقتى گفته مىشود فلان قضى نحبه معنايش اين است كه فلانى
به نذر خود وفا كرد، و در قرآن آمده(فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى
نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ) كه البته
منظور از آن، مردن است، هم چنان كه مىگويند: فلان قضى اجله- فلانى اجلش را
به سر رساند و يا مىگويند فلان استوفى اكله- فلانى رزق خود را تا به
آخر دريافت كرد و يا مىگويند: فلان قضى من الدنيا حاجته- فلانى حاجتش
را از دنيا برآورد [3].
(صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ)- يعنى صدق
خود را در آنچه با رسول خدا 6 عهد كرده بودند به ثبوت رساندند، و آن عهد اين بود
كه هر وقت به دشمن