نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 42
ترجمه
آيات
پس
چون موسى مدت را بسر رسانيد، همسر خود را برداشت و به راه افتاد، در راه از سمت
طور آتشى از دور ديد به خانوادهاش گفت: من از دور آتشى احساس مىكنم شما در اينجا
باشيد تا شايد از كنار آن آتش خبرى كسب نموده و يا از خود آتش پارهاى بياورم تا
شايد خود را گرم كنيد (29).
ولى
همين كه نزديك آتش رسيد صدايى از كرانه رود از طرف راست از درختى كه در قطعه زمينى
مبارك واقع بود برخاست كه اى موسى به درستى من خداى رب العالمينم (30).
و
اين نيز بگفت كه عصايت بينداز، همين كه موسى عصا را ديد كه به سرعت و شدت به حركت
آمد كه گويا در جست و خيز مار سبك بالى است، پشت كرد و بگريخت به طورى كه ديگر به
پشت سر خود نگاه نكرد، خطاب رسيد اى موسى بيا و مترس تو از ايمنانى (31).
دست
خود در گريبان ببر و بيرون آور در حالى كه سفيد و درخشنده است بدون اينكه
درخشندگىاش از بدى باشد و دست بر قلب خود نه تا از ترس آرام گيرد، اين دو معجزه
از پروردگار تو به سوى فرعون و مردم او است، كه آنان از دير باز مردمى فاسق بودند
(32).
موسى
گفت پروردگارا من از آنان كسى را كشتهام لذا مىترسم مرا بكشند (33).
و
برادرم هارون از من فصيحتر است او را هم با من و به كمك من بفرست تا مرا تصديق
كند كه مىترسم مرا تكذيب كنند (34).
گفت
به زودى بازويت را به وسيله برادرت قوى مىكنم و به شما سلطنت و قدرتى مىدهم و به
خاطر معجزات من به شما نرسند، آرى شما و پيروانتان غالبيد (35).
پس
چون موسى با معجزات روشن ما به سوى فرعونيان آمد گفتند: اين جز سحرى كه به خدا
بسته است چيز ديگرى نيست، و ما از نياكان خود چنين چيزى نشنيدهايم (36).
موسى
گفت: پروردگار من به كسى كه به هدايت كردن از ناحيه او آمده داناتر است، و بهتر
مىداند كه خانه آخرت براى چه كسى است چون ستمگران رستگار نمىشوند (37).
فرعون
گفت اى بزرگان قوم من غير از خودم معبودى براى شما نمىشناسم، اى هامان برايم بر
گل
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 42