نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 400
مگر از باب
ستم، ستمى كه به يكديگر مىكردند، هم چنان كه در چند جا از كلامش به اين معنا
اشاره نموده، از آن جمله فرموده:( وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ) ...(فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً
بَيْنَهُمْ )[1].
و
بنا بر اين، مراد از جمله(يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ)
قضاء و داورى بين حق و باطل، و محق و مبطل است، و بقيه الفاظ آيه روشن است.
(أَ وَ لَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ
يَمْشُونَ فِي مَساكِنِهِمْ ...) كلمه او در اول آيه،
جمله را عطف مىكند به چيزى كه از كلام حذف شده، گويا فرموده: آيا براى آنان روشن
نشد كه چه و چه و آيا برايشان روشن نگرديد كه چقدر از قرون گذشته و ما قبل ايشان
را كه اينان سرگرم قدم زدن در محل آنان مىباشند هلاك كرديم؟ كلمه هدايت در آيه
شريفه به معناى بيان كردن و يا به همان معناى راهنمايى است، ولى متضمن معناى بيان
كردن نيز هست، چون مىبينيم كه با حرف ل متعدى شده، و اگر متضمن معناى
بيان نبود مىبايستى با الى متعدى شود.
(كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ)- اين جمله
اشاره به فاعل هدايت، و قائم مقام آن است، چون همين اهلاك امتهاى گذشته است كه
بايد نسل حاضر را هدايت كند، و معناى آيه اين است: آيا برايشان بيان و هدايت نكرد،
كثرت اهلاك ما امتهاى گذشته را، در حالى كه اينان در مساكن آنان راه مىروند؟
(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ أَ فَلا يَسْمَعُونَ)- در اين
سرگذشتها آيتها هست، آيا باز هم نمىشنوند، و مراد از سمع شنيدن
مواعظى است كه آدمى را به اطاعت حق و قبول آن وا بدارد.
(أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْماءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ
بِهِ زَرْعاً تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعامُهُمْ وَ أَنْفُسُهُمْ ...) در
مجمع البيان گفته اصل كلمه سوق به معناى وادار كردن كسى است به راه
رفتن، و از ماده ساق، يسوق است. و نيز گفته كلمه جرز زمين
خشكى را گويند كه به خاطر نيامدن باران بدون گياه باشد[2]
و كلمه زرع در اصل مصدر بوده، و مراد از آن در اينجا
[1] پس اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه حق برايشان روشن گرديد،
فقط علت اختلاف اين بود كه مىخواستند بين يكديگر زور بگويند، و باطل خود را به
زور در جاى حق حاكم كنند. سوره جاثيه، آيه 17.