نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 4
ترجمه
آيات
به
نام خداوند بخشنده مهربان
طسم
(1).
اين
قرآن آيات كتاب مبين است (2).
ما
از داستان موسى و فرعون آنچه حق است بر تو براى مردمى كه ايمان مىآورند مىخوانيم
(3).
به
درستى كه فرعون در زمين بلندپروازى كرد و مردمش را گروه گروه ساخت، طايفهاى از
ايشان را بيچاره و ضعيف كرد، تا آنجا كه پسرانشان را مىكشت و زنانشان را زنده
مىگذاشت، راستى كه او از مفسدان بود (4).
ما
در برابر او خواستيم بر آنان كه در زمين ضعيف شمرده شدند منت نهاده ايشان را
پيشوايان خلق كنيم و وارث ديگران قرار دهيم (5).
و
در زمين مكنتشان داده و از همين ضعفا به فرعون و هامان و لشكريان آن دو آن سرنوشتى
را نشان دهيم كه از آن مىگريختند (6).
و
به مادر موسى وحى كرديم كه او را شير بده، همين كه بر جان او بيمناك شدى او را به
دريا بينداز، و مترس و غمگين مباش كه ما وى را به تو برگردانيده و از پيامبرانش
مىكنيم (7).
پس
آل فرعون موسى را از دريا گرفتند تا دشمن و مايه اندوهشان شود آرى فرعون و هامان
و لشكريانشان خطا كردند (و اگر از آينده اين كودك خبر مىداشتند هرگز او را از
دريا نمىگرفتند) (8).
و
همسر فرعون گفت اين كودك نور چشم من و تو است (و رو به جلادان كرد و گفت) او را
مكشيد، شايد ما را سود بخشد، و يا اصلا او را فرزند خود بگيريم. اين را مىگفتند،
و نمىدانستند (كه چرا مىگويند و اين خداست كه اين پيشنهاد را به دلشان انداخته)
(9).
در
نتيجه قلب مادر موسى مطمئن و فارغ از اندوه گشت كه اگر فارغ نمىشد نزديك بود موسى
را لو دهد، اين ما بوديم كه قلبش را به جايى محكم بستيم تا از مؤمنين باشد (10).
وى
به خواهر موسى گفت: از دور دنبال موسى باش، تا از او خبرى بيابى، خواهر موسى او را
از دور ديد اما به طورى كه درباريان ملتفت نشدند (11).
ما
قبلا پستان همه زنان شيرده را بر او حرام كرده بوديم، در نتيجه پستان احدى را
نگرفت، خواهرش گفت: آيا مىخواهيد شما را به خاندانى راهنمايى كنم كه براى شما
سرپرستى اين كودك را به عهده بگيرند خانوادهاى كه خيرخواه اين كودك باشند (12).
با
اين نقشه او را به مادرش برگردانديم تا چشمش روشن شود و غصه نخورد و تا آنكه بداند
وعده
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 4