نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 378
پس از آنچه
گذشت دو مطلب روشن گرديد، اول اينكه آيه(قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ ...) متصل است به آيه(أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ
...)، و پاسخى است كه
اشكال كفار را باطل، و شبهه آنان را در باره معاد دفع مىكند.
ليكن
بعضى از مفسرين كه كلمه توفى را به معناى مطلق ميراندن گرفتهاند، و
متوجه نكتهاى كه در اين تعبير هست نشدهاند و در تفسير آيه دچار اشكال شده، و در
توجيه اتصال آن به آيه قبل دست و پا كردهاند، و توجيهى كردهاند كه عقل سليم
پذيراى آن نيست و آن را نمىپسندد[1].
نكته
دوم اينكه اين آيه از روشنترين آيات قرآنى است كه دلالت بر تجرد نفس مىكند و
مىفهماند كه نفس غير از بدن است، نه جزو آن است، و نه حالى از حالات آن.
(وَ لَوْ تَرى إِذِ الْمُجْرِمُونَ ناكِسُوا رُؤُسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنا
أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنَّا مُوقِنُونَ)
نكس رؤس به معناى سر به پايين انداختن است و مراد از مجرمين- به قرينه ذيل
آيه- خصوص منكرين معاد است، و به همين جهت لام در آن خالى از معناى عهد نيست، در
نتيجه اين معنا را به آيه مىدهد كه: اگر ببينى مجرمين مذكور و معهود را، كه منكر
معاد بودند و مىگفتند:(أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ
...)، چگونه سر به پايين انداختهاند ...
و
اگر از قيامت تعبير كرد به (عِنْدَ رَبِّهِمْ)-
نزد پروردگارشان ، به اين منظور است كه در مقابل جمله قبلى يعنى جمله(بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ) قرار گيرد،
و چنين معنا دهد:
همانهايى
كه به لقاى پروردگارشان كافر بودند، در موقفى از لقاى پروردگارشان قرار خواهند
گرفت، كه ديگر نتوانند لقاء را انكار كنند.
و
اينكه مىگويند: پروردگارا ديديم و شنيديم، پس ما را برگردان كه عمل صالح كنيم، زيرا
داراى ايمان و يقين شدهايم، به خاطر اين است كه در آن روز حق برايشان آشكارا
گشته، و اين معنا منكشف مىشود كه نجات تنها در ايمان و عمل صالح است، ايمان
برايشان حاصل شده، درخواست رجوع مىكنند تا عمل صالح را نيز تامين نمايند، تا سبب
نجاتشان كه گفتيم دو جزء است تمام و كامل بشود.
و
معناى آيه اين است كه چه مىشد كه همين مجرمين منكر لقاء اللَّه را مىديدى، كه
چگونه سرها نزد پروردگارشان بزير افكنده و در موقفى از لقاء اللَّه قرار
گرفتهاند، كه موقف خوارى و ذلت و پشيمانى است، مىگويند: پروردگارا با دو چشم خود
ديديم و با دو گوشمان