responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 376

رجوع كند، و آن اين است كه:(قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ).

(قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلى‌ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ) كلمه توفى به معناى اين است كه چيزى را به طور كامل دريافت كنى، مانند توفى حق، و توفى قرض از بدهكار، كه معنايش تا دينار آخر حق و طلب را گرفتن است.

بعضى‌[1] از مفسرين گفته‌اند: معناى (مَلَكُ الْمَوْتِ‌) موكل به شماست اين است كه موكل به ميراندن و قبض روح شماست، ولى آيه شريفه مطلق است، و ظاهر اطلاقش اين است كه موكل بر اعم از ميراندن باشد.

و اگر در اين آيه قبض روح و توفى را به ملك الموت و در آيه‌(اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها)[2] به خدا نسبت داده، و در آيه‌(حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا)[3] به فرستادگان، و در آيه‌(الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ)[4] به ملائكه نسبت داده، به خاطر اختلاف مراتب اسباب است، سبب نزديكتر به ميت ملائكه هستند، كه از طرف ملك الموت فرستاده مى‌شوند، و سبب دورتر از آنان خود ملك الموت است، كه ما فوق آنان است، و امر خداى تعالى را نخست او اجراء مى‌كند، و به ايشان دستور مى‌دهد، خداى تعالى هم ما فوق همه آنان و محيط بر آنان، سبب اعلاى ميراندن و مسبب الاسباب است، و اگر بخواهيم اين جريان را با مثلى مجسم سازيم، نظير عمل كتابت است كه هم به قلم نسبت مى‌دهيم و مى‌گوييم قلم خوب مى‌نويسد، و هم به دست و انگشتان نسبت مى‌دهيم و مى‌گوييم دست فلانى به نوشتن روان است، و هم به انسان نسبت مى‌دهيم و مى‌گوييم فلانى خوب مى‌نويسد.

(ثُمَّ إِلى‌ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ)- اين رجوع همان است كه در آيه قبلى از آن به لقاى خدا تعبير كرده بود، و موطن و جاى آن روز قيامت است، كه بايد بعد از توفى و مردن انجام شود، و براى فهماندن اين بعديت تعبير به ثم كرد، كه تراخى و بعديت را مى‌رساند.

و به هر تقدير اين آيه پاسخى است از احتجاج كفار كه مى‌گفتند ما بعد از مردن در زمين گم مى‌شويم، و مى‌خواستند اين حرف را دليل بر نبودن معاد بگيرند، و معلوم است كه صرف اين كه ملك الموت انسانها را مى‌ميراند جواب از دليل ايشان نمى‌شود، باقى مى‌ماند


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 328.

[2] خدا جانها را هنگام مردنش مى‌گيرد. سوره زمر، آيه 42.

[3] تا آنكه مرگ يكيشان برسد فرستادگان ما او را مى‌ميرانند. سوره انعام، آيه 62.

[4] آنان كه در حالى ملائكه قبض روحشان مى‌كند كه ستمگر به خويشند. سوره نحل، آيه 28.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 376
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست