نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 33
و
كلمه مدين - به طورى كه در كتاب مراصد الاطلاع آمده- نام شهرى بوده كه
شعيب در آنجا مىزيسته، و اين شهرى بوده در كنار درياى قلزم
روبروى تبوك كه از تبوك تا آنجا شش منزل مسافت بوده، و از تبوك
بزرگتر، چاهى هم كه گوسفندان شعيب از آن آب داده مىشد در همانجا بوده[1]
و بعضى[2] ديگر
گفتهاند: اين شهر در هشت منزلى مصر بوده، و از قلمرو حكومت فرعون خارج
بوده، و به همين جهت موسى (ع) متوجه آنجا شده است .
و
معناى آيه اين است كه: وقتى موسى (ع) بعد از بيرون شدن از مصر متوجه مدين شد، گفت:
از پروردگارم اميدوارم كه مرا به راه وسط هدايت كند، و دچار انحراف از آن و ميل به
غير آن، نگشته و گمراه نشوم.
از
سياق- به طورى كه ملاحظه مىفرماييد- برمىآيد كه آن جناب قصد مدين را داشته، ولى
راه را بلد نبوده، از پروردگارش اميد داشته كه او را به راه مدين هدايت كند.
(وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ
...) كلمه تذودان تثنيه تذود است و آن مضارع است
از ماده ذود ، كه به معناى حبس و منع است، و مراد از آن، اين است كه:
آن دو زن گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند، و يا از اينكه با گوسفندان
مردم مخلوط شوند، جلوگيرى مىكردند، هم چنان كه مراد از كلمه يسقون آب
دادن به گوسفندان و چهارپايان است و كلمه رعاء به معناى چوپان است، كه
كارش چرانيدن گوسفندان مىباشد.
و
معناى آيه اين است كه: وقتى موسى به آب مدين رسيد، در آنجا جماعتى از
مردم را ديد كه داشتند گوسفندان خود را آب مىدادند، و در نزديكى آنها دو نفر زن
را ديد كه گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند، جلوگيرى مىكردند، موسى از
راه استفسار و از اينكه چرا نمىگذارند گوسفندان به طرف آب بيايند و از اينكه چرا
مردى همپاى گوسفندان نيست، پرسش كرد، و گفت:(ما
خَطْبُكُما)؟ چه مىكنيد؟ گفتند: ما گوسفندان خود را آب نمىدهيم تا آنكه
چوپانها از آب دادن گوسفندان خود فارغ شوند، يعنى ما عادتمان اين طور است، و
پدرمان پير مردى سالخورده است، او نمىتواند خودش متصدى آب دادن به گوسفندان باشد،
و لذا ما اين كار را مىكنيم.