responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 322

ماضى كرده، كه تنها يك بار را مى‌رساند، براى اين است كه شكر وقتى نافع است كه استمرار داشته باشد، ولى كفر با يك بار هم ضررش خواهد رسيد.

[اشاره به علت اينكه شرك به خدا شرك عظيم است‌]

(وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ) عظمت هر عملى به عظمت اثر آن است، و عظمت معصيت به عظمت كسى است كه نافرمانى‌اش مى‌شود، چون كه مؤاخذه عظيم نيز عظيم است، بنا بر اين بزرگترين گناهان و نافرمانى‌ها نافرمانى خدا است، چون عظمت كبريايى همه از او است، و فوق هر عظمت و كبريايى است، چون خدايى است بى شريك، و بزرگترين نافرمانيهاى او اين است كه برايش شريك قائل شوى.

(إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ)- در اين جمله عظمت شرك را مقيد به قيدى با مقايسه با ساير گناهان نكرد، تا بفهماند كه عظمت ظلم شرك آن قدر است كه با هيچ گناه ديگرى قابل قياس نيست.

( وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ‌) ...(إِلَيَّ الْمَصِيرُ ) اين آيه، جمله معترضه‌اى است كه در وسط كلمات لقمان قرار گرفته، و از كلمات او نيست، و اگر در اينجا واقع شده، براى اين است كه دلالت كند بر وجوب شكر والدين، مانند شكر خدا، بلكه شكر والدين، شكر خدا است، چون منتهى به سفارش و امر خداى تعالى است، پس شكر پدر و مادر عبادت خدا و شكر اوست.

(حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‌ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فِي عامَيْنِ)- در اين جمله پاره‌اى از مشقات و اذيت‌ها كه مادر در حمل فرزند، و تربيت او تحمل مى‌كند، ذكر شده تا شنونده را به شكر پدر و مادر و بخصوص مادر وا بدارد.

كلمه وهن به معناى ضعف است، و در آيه شريفه حال و به معناى صاحب وهن است، ممكن هم هست مفعول مطلق باشد، و تقدير كلام تهن وهنا على وهن بوده باشد. و كلمه فصال ، به معناى از شير جدا شدن، و شير ندادن به بچه است، و معناى اينكه فرمود:

از شير گرفتنش در دو سال است ، يعنى بعد از تحقق دو سال، آن نيز محقق مى‌شود، و در نتيجه مدت شير دادن دو سال مى‌شود، و چون با آيه (وَ حَمْلُهُ وَ فِصالُهُ ثَلاثُونَ شَهْراً)- حملش و از شير گرفتنش سى ماه است [1] ضميمه شود، اين نكته به دست مى‌آيد كه كمترين مدت حاملگى زن شش ماه است، كه در بحث روايتى آينده، باز به اين نكته اشاره خواهد شد


[1] سوره احقاف، آيه 15.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 322
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست