responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 296

(مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ) ظاهرا اين آيه مى‌خواهد(يَتَفَرَّقُونَ) را كه در آيه قبل بود تفسير كند، و در جمله‌(فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ) ممكن هست مضاف حذف شده باشد، و تقدير آن فعليه و بال كفره باشد، يعنى هر كس كفر بورزد وبال كفرش بر خودش مى‌باشد و ممكن هم هست مضافى در تقدير نباشد و معنايش هر كه كفر بورزد كفرش عليه خودش است باشد، چون همان عمل و يا اعتقادى كه در اين نشاه كفر نام دارد، در نشاه ديگر به آتش جاودانه منقلب مى‌شود. اين آيه بيان يكى از دو فريق است، و فريق ديگر را آيه بعدى بيان مى‌كند.

(وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِأَنْفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ)- كلمه يمهدون از مهد است، كه به معناى گستردن بستر و استفاده از آن است، و فريق دوم كه ايمان آورده و عمل صالح كردند، بسترى براى خود گسترده‌اند، و اگر فرموده: فلانفسهم با اينكه هر يك از ايشان يك نفرند، و بايد فرموده باشد هر كس عمل صالح كند براى خود ...، نه براى خودشان، اين بدان جهت است كه نظر به معناى من دارد، كه جمع است، نه به لفظ آن كه مفرد است، هم چنان كه در جمله شرطيه سابق كه مى‌فرمود:(مَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ) نظر به لفظ من داشت، و ضمير را مفرد آورد.

نكته ديگر اينكه در جمله مورد بحث در شرط كردن اكتفاء كرد به عمل صالح، و نامى از ايمان نياورد، و اين بدان جهت است كه عمل بدون ايمان صالح نمى‌شود، علاوه بر اين چون در آيه قبلى شرط ايمان را آورده بود، ديگر حاجت به تكرار نداشت.

و معناى آيه اين است كه: كسانى كه- بعد از ايمان- اعمالى صالح را كردند براى خود تهيه ديده‌اند، سرمايه‌اى را كه با آن زندگى كنند، و به زودى بر آنچه براى خود گسترده‌اند قرار مى‌گيرند.

(لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْكافِرِينَ) راغب گفته: كلمه جزاء به معناى بى نيازى و كفايت است، چنان كه خداى تعالى فرموده:(لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً)[1] و نيز فرموده:(لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً)[2]، و نيز به معناى آن مقابلى كه كفايت كند، و در ازاء مقابل خود قرار گيرد، آمده، مى‌گويى: جزيته كذا- من او را اين طور جزاء دادم، و يا جزيته بكذا- من‌


[1] روز قيامت كسى كس ديگر را بى نياز نمى‌كند. سوره بقره، آيه 48- 117.

[2] هيچ پدرى كفايت از فرزند خود نكند، و هيچ فرزندى كفايت از والدش نكند. سوره لقمان، آيه 33.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 296
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست