نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 249
انسانى تمام
عيار شديد، و به روى زمين منتشر گشتيد، با اينكه انتظار مىرود از زمين مرده
مردهاى ديگر پديد آيد، نه موجودى جاندار، ليكن ناگهان و يك دفعه موجودى زنده و با
شعور و عقل گشته، و براى تدبير امر زندگى خود در روى زمين به جنب و جوش درآمديد،
پس جمله(ثُمَّ
إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ) در معناى همان جمله(ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ)[1] مىباشد.
پس
خلقت انسان يعنى جمع كردن اجزاء و مواد زمينى، و آنها را بهم تركيب كردن، آيتى و
همه آن را انسانى داراى حيات و شعور عقلى ساختن، آيتى و يا آياتى ديگر است كه بر
وجود صانعى زنده و عليم دلالت مىكند، صانعى كه امور را تدبير مىكند، و اين نظام
عجيب را به وجود مىآورد.
با
اين معنايى كه براى آيه شد، روشن گرديد كه كلمه ثم براى افاده بعديت و
تاخير رتبى است، و جمله عطف است بر جمله خلقكم نه بر جمله أن خلقكم .
[بيان
اينكه خلقت ازواج و جعل مودت و مهربانى بين زن و مرد از آيات خدا است]
(وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا
إِلَيْها ...) راغب گفته: كلمه زوج به هر يك
از نر و ماده حيوانات در صورتى كه جفت هم شده باشند اطلاق مىشود، هم چنان كه به
هر يك از دو قرين چه حيوان و چه غير حيوان نيز زوج گفته مىشود، خداى تعالى
فرموده: (فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَ الْأُنْثى)-
خدا از آن دو زوج قرار داد، يكى نر و يكى ماده و نيز فرمود: به آدم گفتيم كه
تو و زوجت در بهشت منزل كنيد، و اگر به ماده از حيوانات و مخصوصا انسان زوجه
مىگويند، لغت نازيبا و غير فصيح است، كه جمعش زوجات مىآيد،- تا آنجا كه گفته- و
جمع زوج ازواج مىآيد [2].
پس
اينكه فرمود:(أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً
لِتَسْكُنُوا إِلَيْها)، معنايش اين است كه براى شما و يا
براى اينكه به شما نفع برساند از جنس خودتان زوج آفريد.
آرى
هر يك از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند كه با دستگاه تناسلى ديگرى كامل مىگردد و
از مجموع آن دو توالد و تناسل صورت مىگيرد، پس هر يك از آن دو فى نفسه ناقص، و
محتاج به طرف ديگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مىشود، و به
خاطر همين نقص و احتياج است كه هر يك به سوى ديگرى حركت مىكند، و چون بدان رسيد
آرام مىشود، چون هر ناقصى مشتاق به كمال است، و هر محتاجى مايل به زوال حاجت و
فقر خويش است، و اين حالت همان شهوتى است كه در هر يك از اين دو طرف به وديعت
نهاده شده.
[1] سپس او را موجودى ديگر آفريديم. سوره مؤمنون، آيه 14.