نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 228
هر چه باشد
بالآخره به درگاه او منتهى مىشود، براى اينكه راه را براى اين راه مىگويند كه به
سوى صاحب راه منتهى مىشود، و آن صاحب راه منظور اصلى از راه است. (مثلا وقتى
مىگويند اين راه سعادت است، معنايش اين است كه: اين راه به سوى سعادت منتهى مىشود)،
پس راههاى خدا عبارت است از طريقههايى كه آدمى را به او نزديك و به سوى او هدايت
مىكند، و وقتى خود جهاد در راه خدا هدايت باشد، قهرا هدايت به سوى سبل، هدايت روى
هدايت خواهد بود، و آن وقت آيه شريفه با آيه(وَ الَّذِينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ
هُدىً)[1] منطبق مىشود.
از
آنچه گذشت روشن گرديد كه ديگر هيچ احتياج به تقدير گرفتن شان نيست، كه
بگوييم كلمه فنيا فى شاننا بوده، و كلمه شان
حذف شده.
(وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ)- بعضى[2]
گفتهاند: معناى معيت، و به عبارتى ديگر بودن خدا با محسنين اين است كه: خدا
يارىشان كند، و اينكه مساله جهاد، كه محتاج به نصرت است جلوتر آمده، خود قرينه
است بر اينكه كلمه مع به همين معناى نصرتى است كه ما گفتيم . و
اين وجه، وجه بدى نيست.
از
اين بهتر نظريه آن مفسر[3] ديگر است
كه: كلمه مع را به معيت رحمت و عنايت تفسير كرده، چون شامل نصرت و
يارى او و ساير اقسام عنايات خداى سبحان با بندگان محسن او خواهد بود، چون او كمال
عنايت را به ايشان دارد، و رحمتش شامل حال ايشان است، و اين معيت اخص از معيت
وجودى است كه در جمله(وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما
كُنْتُمْ)[4]
آمده، براى اينكه خدا از نظر وجود با تمامى موجودات و انسانها هست، چه نيكان و چه
بدان، ولى با محسنين بودنش معيت مخصوصى است كه گفتيم بنا بر تفسير اول معيت نصرت و
معونت، و بنا بر تفسير دوم معيت رحمت و عنايت است.
در
سابق هم گفتيم كه اين آيه كه سوره با آن ختم مىشود، به آيات اول سوره انعطاف
دارد، و همان حقيقت را تكرار مىكند.
بحث
روايتى [ (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته)]
در
الدر المنثور است كه ابن ابى الدنيا، و بيهقى، در شعب الايمان، از ابى جعفر
[1] و كسانى كه راه را يافتند خداوند هدايتشان را بيشتر مىكند.
سوره محمد6، آيه 17.