responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 202

نمازگزار را با حال كسى مقايسه كنى كه در نمازش اهتمام بيشترى دارد، خواهى ديد كه دومى از گناهان بيشترى پروا دارد، و به همين قياس هر چه نماز كاملتر باشد، خوددارى از فحشاء و منكرات بيشتر خواهد بود.

[معناى ذكر و مقصود از اينكه در باره نماز فرمود:(وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ) و وجوه مختلفى كه در معناى اين جمله گفته شده است‌]

(وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ)- راغب در مفردات مى‌گويد: كلمه ذكر گاهى در معناى ياد، خاطر به كار برده مى‌شود، مثلا مى‌گويند ا فى ذكرك- آيا به ياد دارى و آيا به خاطر دارى . و اين ياد و خاطر هيئتى است در نفس، كه با داشتن آن انسان مى‌تواند آنچه از معلومات كسب كرده حفظ كند، و از دست ندهد، مانند حافظه، با اين تفاوت كه حفظ را در جايى به كار مى‌برند كه مطلبى را در حافظه خود داشته باشد، هر چند كه الآن حاضر و پيش رويش نباشد، به خلاف ذكر كه در جايى به كار مى‌رود كه علاوه بر اينكه مطلب در صندوق حافظه‌اش هست، در نظرش حاضر هم باشد.

و گاهى كلمه ذكر را در حضور قلب و يا حضور در زبان استعمال مى‌كنند، مثلا مى‌گويند: ذكر خدا دو نوع است، يكى ذكر به زبان، و يكى هم ذكر به قلب، يعنى حضور در قلب، و به همين جهت است كه گفته‌اند: ذكر دو نوع است، ذكر از نسيان،- يعنى ذكر به معناى اول-، و ذكر بدون نسيان،- يعنى ذكر به معناى دوم- كه به معناى ادامه حفظ است، معناى سوم ذكر هم عبارت است از سخن، چون هر سخنى را ذكر هم مى‌گويند[1].

و ظاهرا اصل در معناى اين كلمه همان معناى اول است، و اگر معناى دوم را (نام خدا را بردن) هم ذكر ناميده از اين بابت است كه ذكر لفظى مشتمل بر معناى قلبى نيز هست، و ذكر قلبى نسبت به ذكر لفظى اثرى را مى‌ماند كه بر سبب مترتب مى‌شود، يا نتيجه‌اى است كه از عمل عايد مى‌گردد.

و اگر نماز را ذكر ناميده‌اند، براى اين است كه: نماز هم مشتمل است بر ذكر زبانى از تهليل، و حمد، و تسبيح، و هم به اعتبارى ديگر مصداقى است از مصاديق ذكر، چون مجموعه آن عبوديت بنده خدا را مجسم مى‌سازد، و لذا خداى تعالى نماز را ذكر اللَّه ناميده و فرموده:(إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِكْرِ اللَّهِ)[2] و هم به اعتبارى ديگر امرى است كه ذكر بر آن مترتب مى‌شود، ترتب غايت بر صاحب غايت، يعنى نتيجه نماز ياد خدا است، هم چنان كه آيه‌(وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي)[3] به آن اشاره مى‌كند.


[1] مفردات راغب، ماده ذكر .

[2] چون روز جمعه به سوى نماز ندا مى‌شود، بشتابيد به سوى ذكر اللَّه. سوره جمعه، آيه 9.

[3] نماز به پادار براى ياد من. سوره طه، آيه 14.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 202
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست