responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 189

بحث روايتى [ (رواياتى در ذيل بعضى آيات گذشته)]

در كافى به سند خود از ابى عمرو زبيرى، از امام صادق (ع) روايت كرده كه در حديثى كه در آن معانى كفر را بيان كرده مى‌فرمايد: وجه پنجم از كفر، كفر براءت است، و آن كفرى است كه در آيه‌(وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً) بدان اشاره شده است كه معنايش يتبرأ بعضكم من بعض- بيزارى مى‌جوييد يكى از ديگرى مى‌باشد.- تا آخر حديث-[1].

مؤلف: اين معنا در كتاب توحيد از على (ع) در حديثى طولانى كه به سؤالات اشخاصى در باره تعارض آيات قرآنى پاسخ داده آمده، و فرموده: اين كفر كه در اين آيه هست به معناى بيزارى جستن است، مى‌خواهد بفرمايد: بعضى از بعضى ديگر بيزارى مى‌جوييد، و نظير اين آيه در سوره ابراهيم است كه در حكايت كلام ابليس مى‌فرمايد:( إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ‌)- من به آنچه قبلا مرا در آن شركت مى‌داديد كافرم ، يعنى بيزارم، و نيز در حكايت گفتار ابراهيم مى‌فرمايد:(كَفَرْنا بِكُمْ) يعنى تبرى مى‌جوييم از شما[2].

و در الدر المنثور است كه ابن مردويه، از جابر روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 از خذف- يعنى ريگ و يا هسته خرما را بين دو سبابه نهادن، و آن را به سوى چيزى پرتاب كردن- نهى فرمود، و به آيه‌(وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ) استشهاد فرمود[3].

مؤلف: اين معنا از عده‌اى از صاحبان كتب حديث از ام هانى دختر ابى طالب (ع) نيز روايت شده، و عبارت آن چنين است كه گفت: از رسول خدا 6 معناى جمله‌(وَ تَأْتُونَ فِي نادِيكُمُ الْمُنْكَرَ) را پرسيدم، فرمود رسمشان اين بود كه بر سر راه مى‌نشستند، و ريگ به سوى عابرين مى‌انداختند، و عابران را مسخره مى‌كردند.

و در كافى به سند خود از ابى زيد حماد، از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ضمن حديث نزول ملائكه بر ابراهيم، و بشارت دادن وى فرمود: ابراهيم به ملائكه گفت: براى چه آمده‌ايد؟ گفتند: براى هلاك ساختن قوم لوط، پرسيد: حتى اگر صد نفر


[1] اصول كافى، ج 2، ص 389.

[2] توحيد صدوق، ص 260.

[3] الدر المنثور، ج 5، ص 144.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 189
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست