responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 186

باشد.

(إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهْلَكَ إِلَّا امْرَأَتَكَ كانَتْ مِنَ الْغابِرِينَ)- يعنى ما تو و خانواده‌ات را نجات خواهيم داد، مگر همسرت را كه از باقى‌ماندگان خواهد بود، يعنى باقى‌ماندگان در عذاب. و اين جمله علت نداشتن ترس و اندوه را بيان مى‌كند.

(إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلى‌ أَهْلِ هذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزاً مِنَ السَّماءِ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ) اين آيه بيان است براى جمله‌(إِنَّا مُنَجُّوكَ وَ أَهْلَكَ) و مى‌فرمايد: غير از تو و خانواده‌ات آنچه در قريه هست به خاطر فسقهايى كه مى‌كردند، دچار عذابى مى‌شوند كه ما آن را از آسمان نازل خواهيم كرد. و كلمه رجز به معناى عذاب است.

(وَ لَقَدْ تَرَكْنا مِنْها آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ) ضمير مؤنث در منها به قريه برمى‌گردد، و ترك به معناى باقى گذاشتن است، و معنايش اين است كه: ما از اين قريه تنها علامتى روشن باقى گذاشتيم، براى مردمى كه تعقل دارند، تا از ديدن آن عبرت گيرند و از خدا بترسند، و آن علامت همان آثار و خرابه‌هايى است كه بعد از نزول عذاب از قريه باقى مى‌ماند. و ليكن امروز معلوم نيست كه آن آثار كجا است. و چه بسا گفته مى‌شود كه: بعد از جريان هلاكت آنان، آب دريا آن شهر را گرفت، و آن دريا همان بحر لوط است . و ليكن از ظاهر آيه- بطورى كه ملاحظه مى‌كنيد- برمى‌آيد كه آثار اين شهر در زمان نزول آيات مورد بحث معروف بوده، و از اين ظاهرتر اين جمله است كه در سوره حجر در باره همين آثار صراحتا فرموده:(وَ إِنَّها لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ)[1] و در سوره صافات آيه 138 فرموده:(وَ إِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ وَ بِاللَّيْلِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ)[2].

(وَ إِلى‌ مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ) در اين آيه حكايت مى‌كند كه شعيب مردم را به عبادت خدا، يعنى به توحيد مى‌خواند، و اينكه به معاد معتقد شوند، چون رجاى آخرت همان اعتقاد به معاد است، و اينكه در زمين فساد نكنند، و- به طورى كه بعضى‌[3] از مورخين در تاريخ قوم مدين گفته‌اند- عمده‌ترين فسادانگيزى آنان در زمين عبارت بوده از كمفروشى و خيانت در كيل و وزن.


[1] و آن شهر خراب بر سر راهى است ثابت. سوره حجر، آيه 76.

[2] و شما همواره در صبح و شب بر خرابه آنان عبور مى‌كنيد باز تعقل نمى‌كنيد؟ سوره صافات، آيه 137 و 138.

[3] روح البيان، ج 6، ص 468.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 186
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست