نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 180
و اين معنا
را در باره هر متبوعى نسبت به تابع خود بيان كرده، و فرموده:(إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا
مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ
الْأَسْبابُ)[1] و مراد از لعن يكديگر اين است كه: اين عده آن
عده را لعن مىكنند، هم چنان كه باز قرآن كريم مىفرمايد:(كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ
أُخْتَها)[2].
آن
گاه دنبال جمله فوق فرمود:(وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ
ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ) و اين جمله اشاره است به اينكه وبال
اعمالشان به ايشان مىرسد، و كيفر خود را كه همان آتش است و هلاكى ابدى را دنبال
دارد مىبينند، و هيچ ناصرى كه ياريشان كند، و از آنان دفاع نمايد، ندارند، پس
ايشان كه در دنيا متوسل به مودت شدند، تا از يارى يكديگر و تعاون اجتماعى و
پشتيبانى از هم بهرهمند شوند، به همين خاطر شرك ورزيدند، روز قيامت دشمن يكديگر
خواهند شد، و بر ضد يكديگر قيام خواهند نمود، و سرانجامشان بيزارى و ترك يارى
يكديگر خواهد شد.
(فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ
الْحَكِيمُ) يعنى لوط (ع) به ابراهيم (ع) ايمان آورد و اگر بپرسى بايد فرموده
باشد فامن به لوط چرا فرمود:(فَآمَنَ لَهُ
لُوطٌ)؟ در جواب مىگوييم: كلمه ايمان هم با لام متعدى مىشود، و هم با
باء، و در هر دو صورت معنا يكى است.
بعضى[3]
از مفسرين در جمله(وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى
رَبِّي) گفتهاند كه: ضمير در آن به لوط برمىگردد، يعنى لوط گفت كه
من مهاجرت مىكنم . بعضى[4] ديگر
گفتهاند: به ابراهيم برمىگردد . مؤيد مفسر دوم آيه(وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي سَيَهْدِينِ)[5]
مىباشد.
و
گويا منظور از مهاجرت به سوى پروردگار، دورى از وطن، و بيرون شدن از بين قوم و
فاميل مشرك، و رفتن به سرزمين غربت براى خداست، يعنى من اين زحمتها را تحمل
مىكنم، تا در غربت كسى مانع يكتاپرستيم نشود، بنا بر اين مهاجرت را، مهاجرت به
سوى خدا خواندن نوعى مجاز عقلى است.
[1] روزى كه رؤسا و پيشوايان از تابعان خود بيزارى مىجويند،
عذاب را مىبينند و دستشان از اسباب قطع مىشود. سوره بقره، آيه 166.
[2] هر امتى كه در مىآيد امت ديگر را لعنت مىكند. سوره اعراف،
آيه 38.