نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 176
يارى خود
تقويت نموده و كمبود نيرويتان را جبران كند، و شما را بر خداى سبحان غلبه دهد،
نداريد.
پس
آيه شريفه به طورى كه ملاحظه مىفرماييد- تعجيز خدا، و غلبه بر او، و خروج و
امتناع از حكم او را، با همه اقسامش نفى مىكند، و مىرساند كه خلق، نه خودشان
مستقلا مىتوانند خدا را عاجز سازند، و نه غير ايشان مىتوانند اين كار را برايشان
انجام دهند، و نه خودشان و غيرشان مىتوانند به اين غرض نائل آيند، معناى اول را
جمله(وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ ...) و
معناى دوم را جمله(وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ
وَلِيٍّ)، و معناى سوم را جمله(وَ لا نَصِيرٍ)
افاده مىكند.
(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ
رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ) خطاب در
اين جمله متوجه رسول خدا 6 است، و جزء آن مطالبى كه رسول خدا 6 مامور بود به مشركين
بگويد، نيست، و منظور از آن اين است كه: حق را در باره آنهايى كه شقى هستند، و روز
قيامت هلاك مىشوند، براى پيامبر صريح بيان كند، چون در جمله(يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ) آن را
سربسته و مبهم بيان كرده بود.
دليل
بر اين معنا خطاب در اولئك است، كه آن را دو مرتبه آورده، چون اگر
جمله مورد بحث كلام رسول خدا 6، و تتمه ماموريت قبلى بود، مىفرمود:
اولئكم .
باز
مؤيد اين معنا جمله من رحمتى است، چون انتقال از مثل اولئك
يئسوا من رحمة اللَّه ، و يا من رحمته ، با اينكه مقتضاى سياق
همين بود، به مثل(أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي)
تصديق و اعتراف را در ضمن دادن اصل خبر افاده مىكند، و صريحا اهل عذاب را كه قبلا
مجمل بيان كرده بود، تعيين مىنمايد. مؤيد ديگرش تكرار كلمه اولئك و
نيز خود سياق است.
و
گويا اينكه خبر را به شخص رسول خدا 6 مىدهد، منظور تقويت نفس شريف آن جناب، و
نيز اشاره به اين باشد، كه مردم قابليت و صلاحيت مثل اين كلام را ندارند، و اينكه
ايمان نمىآورند.
و
به طورى كه از اطلاق كلمه آيات اللَّه برمىآيد، مراد از آن تمامى
ادلهاى است كه بر وحدانيت حق تعالى، و نبوت رسول خدا 6، و حقانيت معاد
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 176