نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 139
دين توحيد
به هيچ دين ديگرى متدين مشو، براى اينكه تمامى دينها باطل و بى اثر است مگر دين
خدا.
و
بنا بر اين مناسبتر آن است كه بگوييم حكم در ذيل آيه كه مىفرمايد(لَهُ الْحُكْمُ)، به معناى حكم تشريعى، و يا اعم از آن و از
احكام تكوينى است، و آن وقت معنا چنين مىشود: هر دينى هالك است، مگر دين او، براى
اينكه تشريع دين كار او است، نه غير او، و همه شما به سوى او بازگشت مىكنيد، نه
به سوى دين تراشان اديان ديگر.
اين
آن معانى بود كه دقت و تدبر در آيه شريفه آن را دست مىدهد، البته مفسرين در باره
معناى آن اقوال مختلف ديگرى دارند.
مثلا
بعضى[1]
گفتهاند: مراد از وجه ذات مقدس خدا، و مراد از هلاكت انعدام
است، و معناى آيه اين است كه: هر چيزى فى نفسه در معرض انعدام است، چون وجودش از
خودش نيست، مگر ذات خدا كه واجب الوجود است، و بنا بر اين، اساس كلام بر تشبيه
است، و مىخواهد بفرمايد: هر موجودى غير خدا مانند هالك است، چون وجودش مستند به غير
است.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از وجه ذات هر چيزى است، و ضمير در
وجهه به خدا برمىگردد، به اعتبار اينكه وجه هر چيزى مملوك اوست، و معناى
آيه اين است كه:
هر
چيزى هالك است، مگر وجه خدا، كه ذات هر چيز و وجود اوست .
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: مراد از وجه جهت مقصوده از هر چيز است، و ضمير
در وجهه به خدا برمىگردد، و معناى آيه اين است كه: هر چيزى با همه
متعلقاتش هالك است، مگر تنها آن جهت از هر چيز كه منسوب به خداى تعالى است، و آن
وجودى است كه خدا به وى افاضه فرموده است.
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: مراد از وجه آن جهت مقصوده است و آن خداى سبحان
است كه هر چيزى متوجه به او است، و ضمير در وجهه به كلمه
شىء برمىگردد، و معناى آيه اين است كه: هر چيزى هالك است، مگر خدايى كه
جهت مطلوب هر چيز است .
[وجوه
مختلف و متعددى كه در باره مراد از هلاكت كل شىء و استثناى وجه خدا گفته شده
است]
و
در معناى هلاك بعضى[5]
گفتهاند: به معناى مرگ است، و ظاهر عموم آيه مراد نيست، بلكه مراد تنها
جانداران است، و معنايش اين است كه: هر موجود جاندارى به زودى مىميرد، مگر وجه
خدا .