نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 101
از سوى ديگر
خداى سبحان، هم در مرحله تشريع و اعتبار مالك است، و هم در مرحله تكوين و حقيقت، و
از آثار ملك او يكى اين است كه: حكم مىكند بر بندگان و مملوكين خود كه كسى غير از
او را نپرستند.
و
اما اينكه فرمود:(وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ)، جهتش اين
است كه: رجوع به سوى او به خاطر حساب و جزاء است، و چون تنها او مرجع است، سپس
محاسب و جزاء دهنده نيز همو است و كسى غير از او محاسب و جزاء دهنده نيست، پس تنها
اوست كه بايد پرستش شود، و پرستش او را بايد تنها بر طبق دين او انجام داد.
[اثبات
توحيد ربوبى خداى تعالى با بيان عجز آلهه مشركين از آوردن نور يا آوردن شب]
(قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً إِلى
يَوْمِ الْقِيامَةِ ...) كلمه سرمد بر وزن فعلل
به معناى دائم است، بعضى[1] هم
گفتهاند: اين كلمه از ماده سرد اشتقاق يافته، و ميم آن زيادى است، و
معناى السرد پشت سر هم بودن است، و اگر فرمود: به من بگوييد اگر
خدا شب را تا روز قيامت يك سره قرار مىداد چه مىكرديد ، و خلاصه اگر شب را
مقيد به روز قيامت كرد، براى اين است كه: بعد از رسيدن روز قيامت ديگر شبى نخواهد
بود.
(مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِضِياءٍ)- يعنى در
چنين صورتى كدام يك از معبودهاى شما حكم خدا را نقض مىكرد و روز را برايتان
مىآورد، و شما را از تاريكى نجات مىداد، تا بتوانيد به دنبال معاش برويد؟ اين آن
معنايى است كه سياق، شاهد آن است و نظير اين معنا در جمله آينده نيز كه مىفرمايد:(مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِلَيْلٍ ...) مىآيد.
با
اين بيانى كه ما براى آيه مورد بحث كرديم اشكالى كه بر دو آيه مورد بحث كردهاند
برطرف مىشود، و آن اشكال اين است كه: اگر فرض كنيم كه شب تا روز قيامت امتداد
يابد و عمر روزگار يك سره شب شود، ديگر اصلا تصور ندارد كه روزى و ضيايى بياورند،
براى اينكه آورنده روز يا خداى تعالى است و يا غير اوست، اما غير خدا كه
ناتوانىاش از آوردن روز واضح است، و اما خداى تعالى اگر روزى بياورد لازمهاش آن
است كه در يك زمان شب و روز هر دو با هم جمع شوند، و اين محال است، و اراده و قدرت
خداى متعال به محال تعلق نمىگيرد، و همچنين است اگر عمر روزگار تا روز قيامت يك
سره روز شود.
بعضى[2]
از مفسرين از اين اشكال جواب دادهاند به اينكه: مراد از جمله