نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 76
از آن ديده نمىشود.
و اگر غير از سمع و بصر را ذكر نكرد- به طورى كه بعضى[1] گفتهاند- براى اين بوده كه
استدلال متوقف بر آن بوده و با آنها تمام مىشده و احتياجى به ذكر غير آن دو
نبوده.
آن گاه فؤاد را ذكر كرد كه مراد از آن، آن مبدئى است كه
آدمى به وسيله آن تعقل ميكند. و به عبارت ديگر آن مبدئى است از انسان كه تعقل
مىكند و اين نعمت در ميان همه حيوانات تنها مخصوص انسان است و مرحله به دست آمدن
فؤاد يك مرحله وجودى جديدى است كه باز از مرحله حيوانيت كه همان عالم حس است
وسيعتر و مقامى شامختر است، چون به خاطر داشتن همين قوه عاقله است كه همان حواس
كه در ساير حيوانات هست در انسان آن قدر وسيعتر مىشود كه به هيچ مقياس و تقديرى
ممكن نيست اندازه گيرى شود، زيرا به وسيله آن آدمى چيزهايى را درك مىكند كه در
محضرش و در برابرش نيست و يا الآن نيست. ولى در گذشته بوده يا بعدها خواهد آمد و
نيز آثار و اوصاف آن را- با واسطه و يا بى واسطه- درك مىكند.
انسان كه داراى اين قوه عاقله است با اين قوه پا به فراز ما وراى
محسوسات و جزئيات نهاده، كليات را درك مىكند، و به قوانين كلى پى مىبرد و در
نتيجه در علوم نظرى و معارف حقيقى غور مىكند و با قدرت تدبرش در اقطار آسمانها و
زمين نفوذ مىكند و در تمام اينها از عجايب تدبير الهى، با ايجاد سمع و بصر و
افئده، نعمتهايى است كه به هيچ وجه آدمى نمىتواند شكر آن را به جاى آورد.
و جمله(قَلِيلًا ما
تَشْكُرُونَ) در عين اينكه حقيقتى را مىرساند، بويى هم از عتاب و مذمت دارد،
زيرا كلمه قليلا وصف است براى مفعول مطلق كه حذف شده و معنايش اين است
كه: تشكرون شكرا قليلا- شما در مقابل اين نعمتهاى بزرگ شكر اندكى به جاى
مىآوريد .
(وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ
تُحْشَرُونَ) راغب مىگويد: كلمه ذرء به معناى ايجاد خدا است
موجوداتى را كه هستى بخشيده. وقتى مىگويند: ذرء اللَّه الخلق معنايش اين
است كه خدا اشخاص و افراد موجودات را ايجاد فرمود[2]
و در باره كلمه حشر گفته: حشر به معناى بيرون كردن، و از جاى