نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 569
نص است در اينكه مراد از آيات در اينجا و در
آيه بعدى، آيات قرآنى است، نه مثل قيامت و حوادث آن، به دليل اينكه آيات قرآنى پر
است از دلائل صدق، آن قدر كه در عين اينكه دقت و تامل در آن بر همه واجب بوده و
هست، تا كنون نتوانستهاند به همه دلائل صدق مذكور احاطه يابند.
و فساد آن روشن است، براى اينكه صرف اينكه مراد از آن، امثال قيامت و
حوادث آن نيست، دليل نمىشود بر اينكه پس حتما مراد از آن، آيات قرآنى است، با
اينكه آيه، ظهور در اين دارد كه محشورين، افواجى از جميع امتها هستند و قرآن تنها
كتاب يك فوج از ايشان است، نه كتاب همه افواج.
و از ظاهر آيه برمىآيد كه حشر در آن، حشر در غير روز قيامت است،
زيرا حشر در روز قيامت اختصاص به يك فوج از هر امت ندارد، بلكه تمامى امتها در آن
محشور مىشوند و حتى به حكم آيه(وَ حَشَرْناهُمْ
فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً)[1]،
يك نفر هم از قلم نمىافتد و اما در اين آيه مىفرمايد: از هر امتى فوجى را محشور
مىكنيم.
بعضى[2] از
مفسرين گفتهاند: مراد از اين حشر، حشر عذاب است، بعد از حشر كلى، كه شامل همه خلق
مىشود و اين حشرى است بعد از حشر.
ليكن اين حرف دردى را دوا نمىكند و اشكال را بر طرف نمىسازد، براى
اينكه اگر مراد، حشر براى عذاب بود لازم بود غايت (براى عذاب) را ذكر كند تا مبهم
نباشد، هم چنان كه در آيه(وَ يَوْمَ
يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّى إِذا ما
جاؤُها)[3] اين غايت ذكر شده است، با اينكه بعد از اين آيه هم به جز عتاب و حكم
فصل، ذكرى از عذاب نيامده و آيه شريفه- بطورى كه ملاحظه مىفرماييد- مطلق است، و
در آن هيچ اشارهاى نيست، كه بگوييم مقصود از آن اين حشر خاصى است كه ذكر شد و اين
اطلاق را آيه بعدى بيشتر مىكند، كه مىفرمايد: (حَتَّى إِذا جاؤُ)- تا آنكه بيايند و نمىفرمايد بيايند عذاب را يا آتش را يا
چيزى ديگر را.
باز مؤيد گفتار ما- كه منظور حشر در قيامت نيست- اين است كه اين آيه
و دو آيه بعدش بعد از داستان بيرون شدن دابه از زمين واقع شدهاند، كه خود يكى از
علائمى است كه