responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 553

بى اطلاعى از روز قيامت مختص به آلهه نيست و عمومى است و ليكن به خاطر اينكه بين اين دو ضمير جمع، با ضميرهاى آينده تفكيك نشود،- چون ضمائر آينده بطور قطع همه به مشركين بر مى‌گردد- بناچار اين نيز بايد به آنان برگردد، تا تفكيك نشود حرف صحيحى نيست.

براى اينكه مخالف با بيانى است كه سياق آيه براى افاده آن است، چون همانطور كه گفتيم آيه شريفه مى‌خواهد برهانى ديگر اقامه كند، كه جز با برگشتن ضميرها به (مَنْ فِي السَّماواتِ‌)- هر كس كه در آسمانها و زمين است ، تمام نمى‌شود و با وجود چنين قرينه‌اى روشن، تفكيك در ضميرها عيبى ندارد.

[توصيف بى خبرى و استبعاد و انكار مشركين نسبت به قيامت‌]

(بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ) كلمه ادارك در اصل تدارك بوده، و تدارك به معناى اين است كه اجزاى چيزى يكى پس از ديگرى (مانند حلقه زنجير) بيايد تا تمام شود و چيزى از آن باقى نماند و در اينجا معناى تدارك علمشان در آخرت اين است كه ايشان علم خود را تا آخرين جزءش در باره غير آخرت مصرف كردند، تا بكلى تمام شد، و ديگر چيزى از آن نماند، تا با آن امر آخرت را دريابند بنا بر اين، جمله مذكور در معناى اين آيه است كه مى‌فرمايد:(فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنا وَ لَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَياةَ الدُّنْيا، ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ)[1] و كلمه عمون جمع عمى است.

بعد از آنكه احتجاج خداى تعالى در آيه قبل بدينجا منتهى شد كه احدى غير از خداى تعالى هنگام بعث را نمى‌داند و با همين جمله مشركين را مجاب كرد، در آيه مورد بحث رو به پيغمبر خود مى‌كند و به يادش مى‌آورد كه مشركين قابل خطاب نيستند و از اين مرحله‌ها بدورند، چون هيچ خبرى از امور آخرت ندارند، تا چه رسد به وقت و ساعت آن، و اين بدان جهت است كه ايشان آنچه استعداد براى درك و علم داشتند، همه را در ماديات و زندگى دنيا مصرف كردند، در نتيجه نسبت به امور آخرت در جهل مطلقند، بلكه اصلا در باره آخرت ترديد مى‌كنند، چون از طرز احتجاجاتشان بر نبود قيامت كه جز استبعاد، اساسى ندارد، همين معنا برمى‌آيد، بلكه از اين بالاتر، آنان نسبت به امور آخرت كورند، يعنى خدا دل‌هايشان را از تصديق بدان و اعتقاد به وجود آن كور كرده است.

پس از اين بيان معلوم شد كه چرا كلمه بل كه براى اعراض است در يك آيه تكرار شده؟ و روشن گرديد كه مراتب محروميت مشركين از علم به آخرت مختلف است و آيه شريفه‌


[1] روى بگردان از كسى كه از ياد ما اعراض كرده، غير از زندگى دنيا چيزى نمى‌خواهد، آرى اينان علمشان همان قدر است. سوره نجم، آيه 30.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 553
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست