responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 512

عطف كرده و اگر گفتار اين مفسر صحيح باشد مستلزم آن است كه انشاء را بر اخبار عطف كرده باشد، (و اين از فصاحت قرآن بعيد است).

و اما منظور از برترى نجستن، اين است كه بر من استكبار نكنيد،(وَ أْتُونِي مُسْلِمِينَ)، مطيع و منقاد به سويم حركت كنيد، چون مسلم بودن آنان در اين موقعيت همين است كه مطيع وى شوند، نه اسلام به معناى ايمان به خداى سبحان و جمله قبلى يعنى (أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى‌) خود مؤيد اين معناست، هر چند كه آمدن ملكه سبأ و مردمش با حالت انقياد، خود مستلزم ايمان آوردن به خدا نيز هست، هم چنان كه از سياق كلام هدهد و سياق آيات بعدى نيز استفاده مى‌شود، و ليكن مستلزم بودن، غير اين است كه مقصود از كلمه، همان معنا باشد، زيرا اگر منظور آن معناى مصطلح مى‌بود جا داشت بفرمايد:(أَنْ لا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ).

و اينكه سليمان (ع) پيغمبرى بوده كه كارش دعوت به سوى اسلام است، منافات با اين معنا كه ما براى كلمه مسلمين كرديم ندارد، براى اينكه او علاوه بر مقام رسالت، پادشاه نيز بود، و وقتى مردم را بطور مطلق دعوت به انقياد و فرمانبردارى كند، قهرا دعوت به پذيرفتن دين توحيد نيز كرده است هم چنان كه سر انجام ملكه سبأ به اسلام كشيده شد و قرآن كريم كلام او را در هنگام اسلام آوردنش حكايت كرده كه گفت:(وَ أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ).

[مشاوره ملكه با قوم خود در باره جنگ يا تسليم 512]

(قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي ما كُنْتُ قاطِعَةً أَمْراً حَتَّى تَشْهَدُونِ) كلمه افتاء به معناى اظهار نظريه و فتوا است و فتوا همان رأى و نظريه است و قطع امر به معناى عملى كردن تصميم و عزم بر آن است و كلمه شهادت به معناى حضور است، و اين جمله حكايت مشورتى است كه ملكه سبأ با قوم خود كرد، مى‌گويد: در اين امر كه پيش آمده- يعنى همان فرمانى كه سليمان در نامه خود داده- كمك فكرى دهيد و اگر من در اين پيشامد با شما مشورت مى‌كنم بدان جهت است كه من تا كنون در هيچ امرى استبداد به خرج نداده‌ام، بلكه هر كارى كرده‌ام با مشورت و در حضور شما كرده‌ام.

بنا بر اين، آيه شريفه به فصل دومى از گفتار ملكه سبا اشاره مى‌كند، فصل اول آن بود كه نامه سليمان را براى بزرگان مملكت خود خواند و فصل دومش اين است كه از آنان نظريه مى‌خواهد.

(قالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِيدٍ وَ الْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي ما ذا تَأْمُرِينَ) كلمه قوة به معناى هر چيزى است كه به انسان در رسيدن به مطلوبش نيرو دهد، و در اين آيه منظور از آن ارتشى است كه بتواند با آن دشمن را دفع كند و با آن كارزار نمايد، و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 512
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست