responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 369

علاوه بر اين خداى تعالى در چند جا از كلام خود حكم و نبوت را با هم ذكر كرده و فهمانده كه اينها با هم فرق دارند، از آن جمله فرموده: (أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ )[1] و نيز فرموده:(أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ)[2] و نيز فرموده:(وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ)[3] و آياتى ديگر.

[توضيح مفاد جمله:(وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ) و(وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ ...) كه در جواب موسى 7 به فرعون آمده و وجوهى كه در اين باره گفته شده است‌]

جمله (وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ‌) پاسخ از اعتراض اول فرعون است، كه از رسالت موسى (ع) تعجب و استبعاد مى‌كرد، چون او و درباريانش وى را مى‌شناختند، و ناظر احوال او در ايامى كه تربيتش مى‌كردند بودند و حاصل جواب اين است كه: استبعاد ايشان از رسالت وى مربوط به سوابقى است كه از حال وى داشتند و اين استبعاد وقتى بجاست كه رسالت، امرى اكتسابى باشد و به دست آمدنش با حصول مقدمات اختيارى‌اش ممكن و قابل حدس باشد، تا فرعون تعجب كند كه چطور ممكن است تو پيامبر شوى؟ لذا در پاسخش گفت خدا او را رسول كرده، و مساله رسالت اكتسابى نيست بلكه موهبتى است خدايى، هم چنان كه حكم نيز چنين است و خدا او را بدون هيچ اكتسابى رسالت و حكم داده، اين آن معنايى است كه از سياق بر مى‌آيد.

و اما اينكه بعضى‌[4] از مفسرين گفته‌اند: جمله‌(أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً ...) از باب استبعاد نبوده، بلكه خواسته است بر موسى (ع) منت بگذارد هر چند كه آيه شريفه فى نفسها با اين احتمال هم مى‌سازد ولى سياق مجموع جواب، مساعد با آن نيست و حمل آيه بر اين احتمال سياق را در هم مى‌ريزد، چون در اين صورت حتما بايد جمله (وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ ...) را جواب از منت مذكور گرفت و حال آنكه اين جواب نمى‌تواند جواب آن باشد.

(چون در خود جمله منت يادآور شده مى‌فرمايد تو بر من منت مى‌نهى كه بنى اسرائيل را برده خود كرده‌اى) و نيز بايد جمله‌(فَعَلْتُها إِذاً ...) را جواب از اعتراض به قتل گرفت آن وقت جمله‌(وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ) زايد مى‌شود و احتياجى بدان نيست. دقت فرماييد.

جمله (وَ تِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّها عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرائِيلَ‌) جواب از منتى است كه فرعون بر او نهاده از در سرزنش او را برده خود خواند، برده‌اى كه كفران نعمت مولاى خود


[1]( هيچ بشرى) كه خداوند به او رسالت و كتاب و حكمت بدهد( نرسد كه به مردم بگويد مرا بجاى خدا بپرستيد). سوره آل عمران، آيه 79.

[2] اينان كسانى بودند كه ما كتاب و حكم و نبوتشان داديم. سوره انعام، آيه 89.

[3] ما به بنى اسرائيل كتاب و حكم و نبوت داديم. سوره جاثيه، آيه 16.

[4] روح المعانى، ج 19، ص 68.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست