responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 368

هر امر و اتقان رأى در عمل به آن نظريه است و اگر بگويى آيه شريفه صريح است در اينكه موهبت حكم، بعد از داستان قتل به موسى (ع) داده شد ولى مفاد آيات سوره قصص اين است كه اين موهبت قبل از داستان قتل به موسى (ع) داده شده چون فرموده:(وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‌ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَ دَخَلَ الْمَدِينَةَ)[1] و بعد از آن داستان قتل و فرار كردن را ذكر مى‌كند بنا بر اين ميان اين دو آيه چگونه مى‌توان جمع نمود و رفع تناقض كرد؟

در جواب مى‌گوييم: كلمه حكم، هم در آيه مورد بحث و هم در آيه سوره قصص بطور نكره آمده و اين خود اشعار دارد بر اينكه اين دو حكم با هم فرق دارند و درباره خصوص تورات كه متضمن حكم بوده فرموده:(وَ عِنْدَهُمُ التَّوْراةُ فِيها حُكْمُ اللَّهِ)[2] و ما مى‌دانيم كه تورات بعد از غرق شدن فرعون و نجات دادن بنى اسرائيل نازل شده.

پس مى‌توان گفت كه به موسى (ع) در چند نوبت مراتبى از حكم داده شده بود كه بعضى از مراتب آن ما فوق بعضى ديگر بوده، حكمى قبل از كشتن قبطى و حكمى ديگر بعد از فرار و قبل از مراجعتش به مصر، و حكمى ديگر بعد از غرق شدن فرعون و در هر بار، مرتبه‌اى از حكم را به او داده بودند تا آنكه با نزول تورات حكمت را برايش تمام كردند.

و اين را اگر بخواهيم تشبيه كنيم، نظير فطرتى است كه خداوند در چند مرحله به آدمى ارزانى مى‌دارد، يك مرحله ضعيف آن، همان سلامت فطرتى است كه در حال كودكى به آدمى مى‌دهد و مرحله بالاتر آن را در حال بزرگى كه آدمى به خانه عقل مى‌نشيند ارزانى مى‌كند كه نامش را اعتدال در تعقل، وجودت در تدبير مى‌گذاريم و مرحله قوى‌تر آن را بعد از ممارست در اكتساب فضائل مى‌دهد، زيرا مرحله دوم، آدمى را وادار به كسب فضائل مى‌كند و چون اين كسب فضائل تكرار شد حالتى در آدمى پديد مى‌آيد به نام ملكه تقوى و اين سه حالت در حقيقت يك چيز و يك سنخ است، كه به تدريج و در حالى بعد از حال ديگر نمو مى‌كند.

از آنچه گذشت معلوم شد اينكه بعضى‌[3] از مفسرين حكم را به نبوت تفسير كرده‌اند صحيح نيست، چون از لفظ آيه و نيز از مقام آن دليلى بر گفته خود ندارند.


[1] و چون به حد رشد رسيد و جوان شد او را حكم و علم داديم و همه نيكوكاران را اينطور پاداش مى‌دهيم، سپس داخل شهر شد. سوره قصص، آيه 14 و 15.

[2] نزد ايشان تورات است كه در آن حكم خداست. سوره مائده، آيه 43.

[3] روح المعانى، ج 19، ص 69.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 368
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست