responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 363

[گفتگوى موسى 7 با فرعون‌]

(فَأْتِيا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ) اين جمله بيان دستورى است كه در آيه قبل بود و فرمود:(فَاذْهَبا بِآياتِنا).

و جمله (فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ‌)- پس بگوييد كه ما فرستاده رب العالمينيم تفريع بر رفتن نزد فرعون است و اگر كلمه رسول را مفرد آورد، با اينكه دو نفر بودند، يا به اين اعتبار است كه هر يك از آن دو رسول بودند، و يا به اين اعتبار كه رسالتشان يكى بوده و آن اين بوده كه (أَنْ أَرْسِلْ ...)- بنى اسرائيل را با ما بفرستى و يا به اين اعتبار كه كلمه رسول در اصل مصدر بوده و مصدر در مفرد و جمع يكسان مى‌آيد و تقدير كلام اين است كه:

ما دو نفر صاحب رسول رب العالمينيم يعنى صاحب رسالت او هستيم. و اين احتمال آخرى را ديگران نيز آورده‌اند.

و جمله‌(أَنْ أَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ) تفسير رسالتى است كه از سياق استفاده مى‌شود، و مقصود از اين رسالت (كه بنى اسرائيل را با ما بفرستى) اين است كه دست از آنان بردارى و آزادشان كنى، ولى چون مقصود اصلى اين بوده كه بنى اسرائيل را از مصر به سرزمين مقدس منتقل كنند، سرزمينى كه خداى تعالى وعده‌اش را به ايشان داده بود به همانجايى كه موطن اصلى پدرانشان ابراهيم و اسحاق و يعقوب (ع) بود، به همين جهت نگفتند: بنى اسرائيل را آزاد كن ، بلكه گفتند: با ما بفرست يعنى با ما به سر زمين فلسطين بفرست.

(قالَ أَ لَمْ نُرَبِّكَ فِينا وَلِيداً وَ لَبِثْتَ فِينا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ) اين جمله استفهام انكارى است و توبيخ و سرزنش را مى‌رساند و كلمه نربك صيغه مع الغير از مضارع تربيت است و كلمه وليد به معناى كودك است.

وقتى كه فرعون متوجه سخنان موسى و هارون مى‌شود و سخنان آن دو را مى‌شنود، موسى را مى‌شناسد و لذا خطاب را متوجه او به تنهايى مى‌كند و مى‌گويد: آيا تو نبودى كه ما، در كودكى تو را تربيت كرديم و مقصودش از اين سخن اعتراض بر موسى بود از جهت دعايى كه موسى كرد، خلاصه: منظورش اين است كه تو خيال كرده‌اى ما تو را نمى‌شناسيم؟

مگر تو همان نبودى كه ما، در آغوش خود بزرگت كرديم در حالى كه كودك بودى و سالها از عمرت را در ميان ما به سر بردى؟ ما اسم و رسم تو را مى‌شناسيم و هيچ خاطره‌اى از تو و احوال تو را فراموش نكرده‌ايم، آن وقت چطور شد كه ناگهان رسول شدى، تو كجا و رسالت كجا؟ با اينكه اصل و فرعت را مى‌شناسيم.

(وَ فَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَ أَنْتَ مِنَ الْكافِرِينَ)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست