نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 335
بود و در مستثنا سه چيز قيد شده: اول توبه،
دوم ايمان و سوم عمل صالح.
اما توبه: كه معنايش بازگشت از گناه است و كمترين مرتبهاش ندامت
است، و معلوم است كه اگر كسى از كردههاى قبلىاش ندامت نداشته باشد از گناه دور
نمىشود و هم چنان آلوده و گرفتار آن خواهد بود.
و اما عمل صالح: اعتبار آن نيز روشن است، براى اينكه وقتى كسى از
گناه توبه كرد قهرا اگر نخواهد توبه خود را بشكند عمل صالح انجام مىدهد، يعنى
عملش صالح مىشود، پس توبه مستقر و نصوح آن توبه است كه عمل را صالح كند.
و اما ايمان به خدا: از اعتبار اين قيد فهميده مىشود كه آيه شريفه
مربوط به كسانى است كه هم شرك ورزيده باشند و هم قتل نفس و زنا مرتكب شده باشند و
يا حد اقل مشرك بوده باشند، چون اگر روى سخن در آن، به مؤمنينى باشد كه قتل و زنا
كرده باشند، ديگر معنا ندارد قيد ايمان را نيز در استثناء بگنجاند.
پس آيه شريفه درباره مشركين است، حال چه اينكه آن دو گناه ديگر را هم
مرتكب شده باشند و چه نشده باشند، و اما مؤمنينى كه مرتكب آن دو گناه شده باشند
عهدهدار بيان توبهشان آيه بعدى است.
[وجوهى كه در معناى تبديل سيئات به حسنات(فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ)
گفته شده]
جمله(فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ
اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ) تفريع بر توبه و ايمان و
عمل صالح است و آثار نيكى را كه بر آنها مترتب مىشود بيان مىكند. و آن اين است
كه: خداى تعالى گناهانشان را مبدل به حسنه مىكند.
و اما اينكه تبديل گناهان به حسنه چه معنا دارد؟ مفسرين وجوهى ذكر
كردهاند:
بعضى[1] گفتهاند:
خداوند گناهان سابق ايشان را با توبه محو مىكند و اطاعتهاى بعدى ايشان را
مىنويسد، در نتيجه به جاى كفر و قتل به غير حق و زنا، داراى ايمان و جهاد- يعنى
قتل به حق- و عفت و احصان مىشوند.
بعضى[2] ديگر
گفتهاند: مراد از سيئات و حسنات، ملكاتى است كه از آن دو در نفس پديد مىآيد، نه
خود آنها و خدا ملكه بد آنان را مبدل به ملكه خوب مىسازد.
بعضى[3] ديگر
گفتهاند: مراد از سيئات و حسنات، ثواب و عقاب آنها است، نه خود آنها و خدا از
چنين كسانى عقاب قتل و زنا را مثلا برداشته ثواب قتل به حق و عفت مىدهد.