نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 186
هر خردمندى را به دهشت مىاندازد، هم چنان
كه صفيف مرغان صافات در جو، از عجايب كارهاى حيوانات داراى شعور است.
و از بعضى[1] از مفسرين
بر مىآيد كه مراد از جمله(مَنْ فِي
السَّماواتِ ...) همه موجودات است- چه داراى عقل و چه بى
عقل- و اگر به لفظ عقلا آورده به اين مناسبت بوده كه اصولا تسبيح از شؤون و وظايف
دارندگان عقل است و يا براى اين خاطر بوده كه بر قوت آن دلالت، اشاره كرده باشد،
از باب تشبيه زبان حال به زبان قال.
ولى اين نظر با اسناد علم به غير ذوى العقول نمىسازد، چون در همين
آيه به صاحبان تسبيح و نماز نسبت علم داده و فرموده: همه به تسبيح نماز خود
علم دارند .
دوم اينكه: كلام را با جمله ا لم تر آغاز كرد، و اين
دلالت دارد بر ظهور تسبيح موجودات و وضوح دلالت موجودات عالم بر منزه بودن خدا، دلالت
روشنى كه هيچ خردمندى در آن ترديد نمىكند، چون بسيار مىشود كه علم قطعى را به
رؤيت تعبير مىكنند، هم چنان كه در قرآن فرموده:(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ)[2] كه معنايش آيا نمىدانى است و خطاب در آن به عموم
صاحبان عقل است، هر چند از نظر لفظ مخصوص رسول خدا 6 است.
ممكن هم هست خطاب، خاص به آن جناب باشد و خداوند تسبيح موجودات در
آسمانها و زمين و مرغان صف زن را به آن جناب نشان داده باشد، چون خدا ملكوت
آسمانها و زمين را به او نشان داده، و چنين كرامتى از كسى كه بنا به روايات معتبره
تسبيح سنگريزه را در كف خود به مردم نشان مىدهد، هيچ بعدى ندارد.
سوم اينكه: آيه شريفه علم را به تمامى نامبردگان يعنى همه كسانى كه
در آسمانها و زمينند و مرغان صف زن عموميت داده براى حيوانات هم علم قائل شده
است، و در تفسير آيه(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا
يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ)[3] بحثى در اين باره گذشت و تتمه گفتار در اين بحث در تفسير سوره حم
سجده به زودى خواهد آمد ان شاء اللَّه.
و اينكه بعضى[4] گفتهاند
كه: ضمير در جمله(قَدْ عَلِمَ) به خدا بر مىگردد
نه به نامبردگان در آيه صحيح نيست، زيرا سياق و مخصوصا جمله بعد از آن كه مىفرمايد: