نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 137
خواهند داشت. و آن رزق كريم همان حيات طيب
در دنيا و آخرت، و اجر نيكوى آخرت است، كه در آيه(مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ
حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا
يَعْمَلُونَ)[1]
بدان نويد داده است.
و مراد از خبيث در خبيثين و خبيثات كه غير از مؤمنين هستند اين است
كه حالتى پليد دارند، و به خاطر كفر وضعى ناخوشايند به خود مىگيرند. و اگر زنان
خبيث را به مردان خبيث، و مردان خبيث را به زنان خبيث اختصاص داده، به خاطر هم
جنسى و هم سنخى است، و در نتيجه اينگونه افراد از تلبس به فحشاء مبراء نيستند،-
البته صرف اين اختصاص، حكم به تلبس و اتصاف نيست-.
پس از آنچه گذشت چند نكته روشن گرديد:
اول اينكه: آيه شريفه از نظر لفظ عام است و مؤمنين را براى هميشه به
پاكى توصيف مىكند، هر چند كه سبب نزولش موردى خاص باشد.
دوم اينكه: دلالت دارد بر اينكه مؤمنين شرعا محكوم به براءتند از
آنچه كه به ايشان نسبت بدهند و اقامه بينه نكنند.
سوم اينكه: دلالت دارد بر اينكه مؤمنين همه محكوم به مغفرت و رزق
كريمند. و همه اينها البته حكم ظاهرى است، ظاهر حال مؤمنين چنين، و ظاهر حال كفار
بر خلاف اين است، چون مؤمنين نزد خدا محترمند.
بحث روايتى [روايتى مفصل از الدر المنثور در باره نزول
آيات مربوط به افك در باره عائشه]
در الدر المنثور است كه عبد الرزاق، احمد، بخارى، عبد بن حميد، مسلم،
ابن جرير، ابن منذر، ابن ابى حاتم، ابن مردويه و بيهقى (در كتاب شعب) همگى از
عايشه روايت كردهاند كه گفت: رسول خدا 6 همواره وقتى مىخواست به سفرى برود در
ميان همسرانش قرعه مىانداخت، و قرعه به نام هر كس بيرون مىشد او را با خود به
سفر مىبرد.
در سفرى در ميان ما قرعه انداخت، قرعه به نام من در آمد. و من با
رسول خدا 6 به سفر رفتم، و سفر سفر جنگ بود. و اين در هنگامى بود كه دستور حجاب
نازل شده
[1] هر كه از زن و مرد عمل صالح كند در حالى كه مؤمن باشد، ما
ايشان را به حياتى طيب زنده نموده، اجرشان را بهتر از آنچه مىكردند مىدهيم. سوره
نحل، آيه 97.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 137