responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 11

فقراء و مساكين از بزرگترين و قويترين عاملها براى رسيدن به اين هدف است.

( وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ‌) ...(هُمُ العادُونَ ) كلمه فروج جمع فرج است- و به طورى كه گفته‌اند- به معناى عورت زن و مرد است، كه مردم از بردن نام آنها شرم مى‌كنند. و حفظ فروج كنايه از اجتناب از مواقعه نامشروع است، از قبيل زنا و لواط و يا جمع شدن با حيوانات و امثال آن.

(إِلَّا عَلى‌ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ)- اين جمله استثناء از حفظ فروج است. ازواج به معناى زنان حلال، و(ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ) به معناى كنيزان مملوك است و معنايش اين است كه مواقعه با زنان خود و يا با كنيزان مملوك، ملامت ندارد.

(فَمَنِ ابْتَغى‌ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ)- اين آيه تفريع است بر مطالب قبل يعنى مستثنى و مستثنى منه- و معنايش اين است كه: وقتى مقتضاى ايمان اين شد كه به كلى فروج خود را حفظ كنند مگر تنها از دو طايفه از زنان، پس هر كس با غير اين دو طايفه مساس و ارتباط پيدا كند، متجاوز از حدود خدا شناخته مى‌شود، حدودى كه خداى تعالى براى مؤمنين قرار داده است.

در سابق در ذيل آيه‌(وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا)[1] در جلد سيزدهم اين كتاب كلامى پيرامون زنا و اينكه نوع بشرى را فاسد مى‌كند مطرح كرديم.

[معناى امانت و عهد و مراد از رعايت آن دو(وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ)]

(وَ الَّذِينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ ) امانت در اصل مصدر است، ولى بسيار مى‌شود كه به آن چيزى كه سپرده شده- چه مال و چه اسرار و امثال آن- نيز امانت مى‌گويند و در آيه شريفه هم مقصود همان است و اگر آن را به صيغه جمع آورده، شايد براى آن باشد كه دلالت بر همه اقسام امانتها كه در بين مردم داير است بكند. و چه بسا گفته‌[2] باشند: امانات شامل تمامى تكاليف الهى كه در بشر به وديعه سپرده شده و نيز شامل اعضاء و جوارح و قواى بشر مى‌شود- كه بايد در كارهايى كه مايه رضاى خدا است به كار بست- و نيز شامل هر نعمت و مالى است كه به آدمى داده شده ولى اين احتمال از نظر لفظ خالى از بعد نيست، هر چند كه از نظر تجزيه و تحليل معنا، عموميت دادن آن صحيح مى‌باشد.

كلمه عهد بر حسب عرف و اصطلاح شرع به معناى آن چيزى است كه انسان با


[1] سوره اسراء، آيه 32.

[2] روح المعانى، ج 18، ص 11.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 11
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست