نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 101
يافته به دنيا بر گردند تا براى خود سعادت
كسب كنند، چون در دنيا سابقه اين كار را داشتند كه اعتراف گناهكار و متمرد، به
گناه و تمرد خود، توبه و پاك كننده او است و او را از آثار سوء گناه نجات مىدهد.
خواهى پرسيد كه: مگر نمىدانند آخرت، دار پاداش و جزاء است، نه دار
عمل و توبه چون اعتراف به گناه هم خود يكى از اعمال است؟ مىگوييم: چرا، مىدانند
ولى اين اظهار ندامت از باب ظهور ملكات باطنى است، هم چنان كه در آن روز ملكات
ديگرى كه در دنيا كسب كردند نيز از ايشان بروز مىكند، مثلا، وقتى حق برايشان ظاهر
مىشود و با چشم خود مىبينند، شروع مىكنند به انكار كردن، كه ما چنين و چنان
نكرديم، و با اين انكار خود، ملكه دروغگويى و انكار خود را بروز مىدهند و قرآن
كريم چند جا از اين موارد را حكايت نموده، از آن جمله فرموده:(يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً، فَيَحْلِفُونَ
لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ)[1] و نيز فرموده:(ثُمَّ قِيلَ
لَهُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ؟ قالُوا ضَلُّوا
عَنَّا، بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً)[2].
(رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْها فَإِنْ عُدْنا فَإِنَّا
ظالِمُونَ) منظور از اين درخواست، به طورى كه آيات ديگر بر آن دلالت مىكند،
درخواست برگشتن به دنيا است، و اين در حقيقت از قبيل درخواست مسبب، به زبان
درخواست سبب است، و مرادشان اين است كه به دنيا برگردند، و عمل صالح كنند، توبه هم
كه الآن (در دوزخ) كه اين درخواست را مىكردند كردهاند، در نتيجه از جمله كسانى
خواهند شد كه هم توبه كرده و هم عمل صالح انجام دادهاند.
(قالَ اخْسَؤُا فِيها وَ لا تُكَلِّمُونِ) راغب در مفردات مىگويد: خسأت الكلب فخسأ معنايش اين
است كه سگ را از روى اهانت چخ كردم، رفت و در گوشهاى نشست، و عرب وقتى مىخواهد
به سگ بگويد:
چخ، مىگويد: اخسأ [3]
و بنا به گفته راغب، در كلام استعاره كنايهاى به كار رفته، و مراد از
[1] روزى كه خدا همهشان را مبعوث مىكند، براى خدا همان قسمهاى
دروغى را مىخورند كه براى شما مىخوردند. سوره مجادله، آيه 18.
[2] سپس به ايشان گفته مىشود: كجا است آن خدايانى كه براى خدا
شريك مىكرديد؟
مىگويند: ما چنين چيزى نمىبينيم، و اصلا ما قبلا خداى ديگرى
نمىخوانديم. سوره مؤمن، آيات 73 و 74.