responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 561

گفت: من اين جمله را نازل نكرده‌ام، اين از شيطان است، پس اين آيه نازل شد:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ ...)[1].

[رد و ابطال روايتى كه در ذيل آيه:(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ ...) نقل شده است و با عصمت انبياء : منافات دارد]

مؤلف: اين روايت به چند طريق از ابن عباس و جمعى از تابعين روايت شده، و جماعتى از تابعين از جمله حافظ ابن حجر آن را صحيح دانسته‌اند.

و ليكن ادله قطعيى كه دلالت بر عصمت آن جناب دارد متن اين روايت را تكذيب مى‌كند هر چند كه سندش صحيح باشد، پس ما به حكم آن ادله لازم است ساحت آن جناب را منزه از چنين خطايى بدانيم. علاوه بر اين كه اين روايت شنيع‌ترين مراحل جهل را به آن جناب نسبت مى‌دهد براى اينكه به او نسبت مى‌دهد كه نمى‌دانسته جمله تلك الغرانيق العلى ... كلام خدا نيست و جبرئيل آن را نياورده و نمى‌دانسته كه اين كلام كفر صريح و موجب ارتداد از دين است. تازه اين نادانى‌اش آن قدر ادامه يافته تا سوره تمام شده، و سجده آخر آن را به جا آورده باز هم متوجه خطاى خود نشده تا جبرئيل نازل شده، دوباره سوره را بر او عرضه كرده و اين دو جمله كفرآميز را هم جزو سوره خوانده است. آن وقت جبرئيل گفته من آن را نازل نكرده‌ام. از همه بدتر اينكه جبرئيل آيه‌(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ ...) را نازل كرده، و نظاير اين كفر را براى همه انبياء و مرسلين اثبات نموده است.

از همين جا روشن مى‌شود كه توجيه و عذرى كه بعضى به منظور دفاع از حديث درست كرده‌اند باطل و عذرى بدتر از گناه است و آن اين است كه اين جمله از آن حضرت سبق لسانى بوده و شيطان در او تصرفى كرده كه در نتيجه دچار اين اشتباه و غلط شده براى اينكه نه متن حديث را مى‌گويد و نه دليل عصمت چنين خطايى را براى انبياء جايز مى‌داند.

علاوه بر اينكه اگر مثل چنين تصرفى براى شيطان باشد كه در زبان رسول خدا 6 تصرف نموده، يك آيه و يا دو آيه غير قرآنى به عنوان قرآن به زبان او جارى سازد، ديگر اعتمادى در كلام الهى باقى نمى‌ماند، چون ممكن است كسى احتمال دهد بعضى از آيات قرآن از همان تصرفات بوده باشد، و رسول خدا 6 آن طور كه داستان غرانيق مى‌گويد آن آيات را قرآن پنداشته، آيه‌(وَ ما أَرْسَلْنا ...) كاشف دروغ بودن يكى از آنها- يعنى همان قصه غرانيق- و سرپوش بقيه آنها باشد.

و يا احتمال دهد كه اصلا داستان غرانيق كلام خدا باشد و آيه‌(وَ ما أَرْسَلْنا ...) و هر


[1] الدر المنثور، ج 4، ص 366.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 561
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست