responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 555

مصلحت و هدف شايسته است.

و به همين جهت خداى سبحان در آيه مورد بحث مى‌فرمايد: اين القائات شيطانى خود مصلحتى دارد و آن اين است كه مردم عموما به وسيله آن آزمايش مى‌شوند، و آزمايش، خود از نواميس عمومى الهى است كه در عالم انسانى جريان دارد، چون رسيدن افراد سعيد به سعادت و اشقياء به شقاوت، محتاج به اين ناموس است، بايد آن دو دسته امتحان شوند، دسته سوم هم كه منافقينى بيمار دلند، به طور خصوص در آن بوته قرار گيرند چون رسيدن اشقياء به كمال شقاوت خود از تربيت الهيه‌اى است كه در نظام خلقت مورد نظر است، هم چنان كه خودش فرمود:(كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً)[1].

و اين است معناى اينكه فرمود: تا آنچه را كه شيطان القاء مى‌كند مايه آزمايش بيماردلان، و سنگدلان قرار دهد . و بنا بر اين، لام در ليجعل لام تعليل است كه با آن القائات شيطانى در آرزوهاى انبيا را تعليل مى‌كند و مى‌رساند كه شيطان چنين مى‌كند تا خدا چنان كند. و معنايش اين مى‌شود كه: شيطان هم در شيطنتش مسخر خداى سبحان است و او را در كار آزمايش بندگان و فتنه اهل شك و جحود و دارندگان غرور، آلت دست قرار مى‌دهد.

پس روشن شد كه مراد از فتنه ، ابتلاء و امتحان است، امتحانى كه شخص درگير به آن را دچار غرور و ضلالت مى‌كند. و مراد از بيماردلان اهل شك از كفار است و مراد از قاسية قلوبهم سنگدلان اهل جحود و عناد از كفار است.

و كلمه شقاق در جمله‌(وَ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ) به معناى ناسازگارى و مخالفت است هم چنان كه مشاقة نيز به همين معنا است. و اگر شقاق را به دورى توصيف كرد و فرمود در شقاقى دورند در حقيقت توصيف شقاق است به حال موصوف شقاق، نه خود آن. و معنايش اين است كه: ستمگران اهل جحود و عناد- به طورى كه از سياق بر مى‌آيد- و يا اهل جحود و اهل شك هر دو، هر آينه در ناسازگارى و مخالفتى هستند كه صاحبان آن مخالفت از حق و اهل حق دورند.

(وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ ...) متبادر از سياق اين است كه جمله مورد بحث عطف بر جمله ليجعل باشد و تعليل‌


[1] هم اين دسته را و هم آن دسته را كمك مى‌كنيم و اين يارى دادن به هر دو دسته از عطاء پروردگار تو است، و عطاء پروردگار تو را هيچ مانعى و جلوگيرى نيست. سوره اسرى، آيه 20.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 555
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست