responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 548

چيز نو ظهورى نيست چون قبل از ايشان امتهاى بسيار بودند كه پيغمبران خود را تكذيب كردند. و هم انذار و تهديد تكذيب كنندگان است. به اين بيان كه سرانجام امتهاى گذشته- به جرم تكذيبشان- هلاكت و ابتلاء به عذاب خداى تعالى بوده.

از جمله امتهاى مذكور يكى قوم نوح و عاد- كه قوم هود پيغمبر بودند- و ثمود- كه قوم صالح پيغمبر بودند- و قوم ابراهيم، قوم لوط و اصحاب مدين- يعنى قوم شعيب- است و نيز تكذيب موسى را نام مى‌برد. بعضى گفته‌اند: اگر نفرمود قوم موسى ، بدين خاطر است كه قوم موسى بنى اسرائيل بود كه به وى ايمان آوردند و تكذيب كنندگان موسى فرعون و قوم او بودند.

(فَأَمْلَيْتُ لِلْكافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ)- كلمه املاء به معناى مهلت دادن و تاخير اجل است. و كلمه نكير به معناى انكار است. و معناى آيه اين است كه: من به كافرينى كه رسول خدا را انكار و تكذيب كردند مهلت دادم، پس آن گاه آنان را گرفتم- كلمه گرفتن كنايه از عذاب است- پس انكار من ايشان را در تكذيب و كفرشان چگونه بود؟

اين تعبير هم كنايه از نهايت درجه انكار، و شدت عقاب است.

(فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها وَ هِيَ ظالِمَةٌ فَهِيَ خاوِيَةٌ عَلى‌ عُرُوشِها وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ) قرية خاوية على عروشها عبارت است از قريه‌اى كه ديوارهاى آن روى سقفهايش ريخته باشد، يعنى به كلى خراب شده باشد. و(بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ) يعنى چاهى كه ديگر كسى از اهل آبادى كنار آن نمى‌آيد تا آب بردارد، چون كسى در آبادى نمانده. و(قَصْرٍ مَشِيدٍ) يعنى كاخهايى كه با گچ ساخته شده باشد، چون كلمه شيد به معناى گچ است.

(فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها)- ظاهر سياق مى‌رساند كه اين جمله بيان باشد براى جمله‌(فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ) كه در آيه قبلى بود و جمله‌(وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِيدٍ) عطف بر قريه است. و معناى آن اين است كه: چه بسيار قريه‌ها كه ما اهل آنها را به خاطر اينكه ظالم بودند و در حالى كه مشغول ظلم بودند هلاك كرديم در نتيجه آن قريه‌هاى آباد به صورت خرابه‌هايى در آمد كه ديوارها روى سقف‌ها فرو ريخته و چه بسا چاههاى آب كه تعطيل شد چون آيندگان كنار چاه براى برداشتن آب همه هلاك شدند ديگر كسى نيست كه از آب آنها بنوشد و چه بسيار قصرهاى با گچ ساخته شده كه ساكنانش هلاك شدند حتى نشانه‌اى از آنها نمانده و صدايى از آنها به گوش نمى‌رسد. و مقصود از اهل چاهها ده‌نشين‌ها و مقصود از كاخ‌نشين‌ها شهريها هستند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 548
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست