responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 526

مؤيد اين معنا علاوه بر آنچه گذشت اين است كه كلام را با جمله‌(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) تعقيب كرده، چون اجتناب از اوثان و اجتناب از سخن باطل هر چند كه از مصاديق تعظيم‌(حُرُماتِ اللَّهِ) است و به همين جهت آن را بر جمله‌(وَ مَنْ يُعَظِّمْ حُرُماتِ اللَّهِ ...) تفريع كرده و فرموده: فاجتنبوا ... ليكن نامبردن اين دو تا از ميان همه محرمات، و حرمات خدا در سياق آيات حج جز براى اين نبوده كه در عمل حج اين دو تا مورد ابتلاى آن روز بوده، و مشركين در باره تقرب به بتها و قربانى كردن براى آنها و به نام آنها اصرار مى‌ورزيدند.

با اين بيان روشن شد كه جمله‌(فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) نهى عامى است از تقرب به بتها و قول باطل كه در مورد خاص حج به كار رفته و به همين جهت بوده كه با فاى تفريع آمده است.

و اگر حكم اجتناب را نخست معلق بر رجس كرد، و سپس آن رجس را با جمله من الاوثان بيان نمود، و از اول نفرمود: فاجتنبوا من الاوثان براى اين بود، كه به علت حكم هم اشاره كرده باشد كه علت وجوب اجتناب اين است كه اوثان ، رجس هستند.

و نيز اگر اجتناب را معلق بر خود اوثان كرد، نه به عبادت و تقرب و توجه و يا لمس آنها و يا امثال اين عناوين، با اينكه همه مى‌دانيم كه اجتناب در حقيقت متعلق به اين گونه عناوين است نه به عين بتها، براى اين بود كه در تعبير از اجتناب مبالغه فرموده باشد.

از آنچه گذشت روشن گرديد كه كلمه من در جمله من الاوثان بيانيه است، ولى بعضى از مفسرين‌[1] آن را ابتدايى گرفته و گفته‌اند: معناى آيه اين است كه رجس را كه از پرستش بتها شروع مى‌شود اجتناب كنيد، (و خلاصه اولين رجسى كه اجتنابش واجب است پرستش بتها است).

بعضى‌[2] ديگر آن را تبعيضى گرفته، گفته‌اند معناى آيه اين است كه: بعضى از جهات اوثان را كه همان عبادت آنها است اجتناب كنيد. ولى در اين دو وجه تكلفى است كه بر خواننده پوشيده نيست، و معناى آيه را از استقامت و روانى مى‌اندازد.

(حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّما خَرَّ مِنَ السَّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ ...) حنفاء جمع حنيف است و حنيف به معناى چيزهايى است كه از دو طرف‌


[1] كشاف، ج 3، ص 155 روح المعانى، ج 17، ص 148.

[2] روح المعانى، ج 17، ص 148.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 526
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست