نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 465
معناى افناء و برگرداندن به حالت قبل از
وجود. پس ظاهر سياق آيات مىرساند كه مراد اين است كه ما خلق را مبعوث مىكنيم
همان طورى كه قبلا ايجاد كرده بوديم. پس كاف در(كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ) كاف
تشبيه و ما در آن مصدريه و(أَوَّلَ
خَلْقٍ) مفعول بدأنا است. و مراد اين است:
ما خلايق را به همان آسانى بر مىگردانيم كه خلقشان كرديم بدون اينكه براى ما
دشوارى داشته باشد.
و معناى اينكه فرمود:(وَعْداً عَلَيْنا
إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ) اين است كه: ما به او
وعدهاى داديم كه وفايش بر ما واجب شده و ما آنچه وعده دادهايم عملى خواهيم نمود
و اين است سنت ما.
[مقصود از زبور ، ذكر و وارثت
در آيه:( وَ لَقَدْ كَتَبْنا)
...(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ ) و بيان اينكه آيه ناظر بر وراثت دنيوى و اخروى- هر دو- است]
(وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ
أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)
ظاهرا منظور از زبور آن كتابى است كه به حضرت داوود نازل شد چه در جاى
ديگر نيز آن را به اين نام اسم برده و فرموده:(وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً)[1].
بعضى[2] از مفسرين
گفتهاند مراد از آن قرآن است. بعضى[3] ديگر
گفتهاند مراد از آن مطلق كتبى است كه بر انبياء نازل شده و يا بر انبياء بعد از
موسى نازل شده. ولى هيچ دليلى بر آن وجوه نيست. بعضى[4]
از مفسرين گفتهاند مراد از ذكر تورات است به دليل اينكه خداى تعالى
آن را در دو جاى از اين سوره ذكر ناميده يكى در آيه(فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ) دوم در آيه(وَ ذِكْراً
لِلْمُتَّقِينَ).
و بعضى[5] ديگر
گفتهاند منظور از ذكر قرآن است به دليل اينكه خداى عز و جل آن را در
چند جاى از كلامش ذكر ناميده. و بنا بر اين قول، آن وقت بعد از قرآن بودن زبور با
اينكه قبل از آن نازل شده عيبى ندارد چون مراد از بعديت، بعديت رتبى است نه زمانى.
بعضى[6] ديگر
گفتهاند مراد از آن لوح محفوظ است. ولى اين قول صحيح نيست.
(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)- وراثت و ارث به طورى كه راغب گفته به
معناى انتقال مالى است به تو بدون اينكه معاملهاى كرده باشى[7].
و مراد از وراثت زمين اين است كه سلطنت بر منافع، از ديگران به صالحان منتقل شود و
بركات زندگى در زمين مختص ايشان شود، و اين بركات يا دنيايى است كه بر مىگردد به
تمتع صالحان از حيات دنيوى كه در اين صورت خلاصه مفاد آيه اين مىشود كه: به زودى
زمين از لوث شرك و گناه پاك