responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 461

(فَإِذا جاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً)[1] نيز بدان اشاره مى‌كند و ما به طور مفصل در معناى ياجوج و ماجوج و سدى كه بر آنان زده شد در تفسير سوره كهف بحث كرديم.

بعضى‌[2] از مفسرين گفته‌اند: ضمير جمع در كلمه ينسلون به مردم بر مى‌گردد و مراد از ينسلون بيرون شدنشان از قبور به سوى محشر است.

ولى سياق ما قبل از جمله‌(حَتَّى إِذا فُتِحَتْ ...) و بعد از آن، كه مى‌فرمايد:(وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ) با اين معنا سازگار نيست. و همچنين خود جمله مورد بحث، از نظر اينكه حال است با آن درست در نمى‌آيد. علاوه بر اينكه نسول: بيرون شدن از هر حدب (بلندى) كه در جمله مورد بحث قرار گرفته، بر بيرون شدن از قبر صادق نيست، چون قبر جزو بلنديهاى زمين نيست، و به همين جهت گوينده و صاحب اين توجيه كه همان مجاهد معروف است كلمه حدب را جدث - با جيم و ثاى سه نقطه كه به معناى قبر است قرائت كرده.

(وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا ...) منظور از وعد حق قيامت است. و معناى شخوص بصر اين است كه چشم آن چنان خيره شود كه پلكش به هم نخورد- راغب اينطور معنا كرده‌[3]. و اين حالت لازمه كمال اهتمام ناظر به آن چيزى است كه بدان خيره شده، اهتمامى كه ديگر نمى‌گذارد به چيزى ديگر مشغول شود، و اين حالت بيشتر در گرفتاريهاى ناگهانى براى آدمى پديد مى‌آيد.

(يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا)- اين جمله حكايت كلام كفار است كه در هنگام مشاهده قيامت كه ناگهان مى‌رسد به خود نفرين مى‌كنند، و ادعا مى‌كنند كه در غفلت از اين صحنه مى‌زيسته‌اند. گويى اول ادعا مى‌كنند كه ما را غافل كردند، و سپس اعتراف مى‌كنند به اينكه غفلت ناشى از ظلم خودشان بوده كه به كارهايى مشغول شدند كه آخرت را از يادشان مى‌برده و غافلشان مى‌ساخته لذا گفتند(بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ) نه، بلكه خود ما ستمكار بوديم.


[1] پس وقتى كه وعده پروردگارم برسد كه در آن روز آن سد را مى‌شكند و وعده پروردگارم حق است. در آن روز مى‌گذاريم تا بعضى در بعضى موج زنند و صور دميده شود آن گاه همه را به نوعى جمع مى‌كنيم. سوره كهف، آيات، 98 و 99.

[2] مجمع البيان، ج 7، ص 64.

[3] مفردات راغب، ماده شخص .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 461
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست