responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 429

هموار مى‌سازد.

و چون تصرفى است تكوينى، و عملى است باطنى، ناگزير مراد از امرى كه با آن هدايت صورت مى‌گيرد نيز امرى تكوينى خواهد بود نه تشريعى، كه صرف اعتبار است، بلكه همان حقيقى است كه آيه شريفه‌(إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ‌ءٍ)[1] آن را تفسير مى‌كند.

و مى‌فهماند كه هدايت به امر خدا از فيوضات معنوى و مقامات باطنى است كه مؤمنين به وسيله عمل صالح به سوى آن هدايت مى‌شوند، و به رحمت پروردگارشان ملبس مى‌گردند.

و چون امام به وسيله امر، هدايت مى‌كند- با در نظر گرفتن اينكه باء در بامره باء سببيت و يا آلت است- مى‌فهميم كه خود امام قبل از هر كس متلبس به آن هدايت است، و از او به ساير مردم منتشر مى‌شود، و بر حسب اختلافى كه در مقامات دارند، هر كس به قدر استعداد خود از آن بهره‌مند مى‌شود، از اينجا مى‌فهميم كه امام رابط ميان مردم و پروردگارشان در اخذ فيوضات ظاهرى و باطنى است، هم چنان كه پيغمبر رابط ميان مردم و خداى تعالى است در گرفتن فيوضات ظاهرى، يعنى شرايع الهى كه از راه وحى نازل گشته، و از ناحيه پيغمبر به ساير مردم منتشر مى‌شود.

و نيز مى‌فهميم كه امام دليلى است كه نفوس را به سوى مقاماتش راهنمايى مى‌كند هم چنان كه پيغمبر دليلى است كه مردم را به سوى اعتقادات حق و اعمال صالح راه مى‌نمايد، البته بعضى از اولياى خدا تنها پيغمبرند، و بعضى تنها امامند، و بعضى داراى هر دو مقام هستند، مانند ابراهيم و دو فرزندش.

[توضيح اينكه مراد از وحى در آيه:(وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ ...) وحى تسديد است نه وحى تشريع و مؤيد بودن ائمه به تسديد و تاييد الهى را افاده مى‌كند]

(وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ)- اضافه مصدر فعل ، به معمولش خيرات اين معنا را مى‌رساند كه معناى آن در خارج تحقق دارد، حال اگر بخواهند اضافه مزبور اين معنا را افاده نكند، آن را مقطوع از اضافه مى‌كنند و يا كلمه ان ، و ان (مشدد) كه خاصيت تاويل بردن به مصدر را دارند بر سر آن فعل مى‌آورند، اين قاعده را جرجانى در كتاب دلائل الاعجاز آورده‌[2].


[1] امر او همين است كه وقتى اراده چيزى كند بگويد باش، پس موجود شود، پس منزه است كسى كه ملكوت هر چيزى به دست او است. سوره يس، آيه 83.

[2] دلائل الاعجاز.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 429
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست