نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 427
شهادتش بر وحدانيت خداى تعالى را بعد از
اثبات آن اظهار نمود و فرمود(وَ أَنَا عَلى
ذلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ) و در جمله(أَ فَلا تَعْقِلُونَ) ايشان را توبيخ نمود.
ابراهيم (ع) گو اينكه با كلام سابقش الوهيت اصنام را باطل نمود و
لازمه ضمنى كلامش اين بود كه شكستن بتها ظلم نيست و ليكن اين را نيز به طور اشاره
فهماند كه اگر تقصير را به گردن بت بزرگ انداخت و اگر به ايشان گفت از بتها
بپرسيد، منظورش دفاع از خودش نبود بلكه همه عنوان زمينهچينى براى ابطال الوهيت
بتها را داشت. به خاطر همين مقدار از سكوت و دفاع نكردن از خود، جرم را به گردن او
انداخته محكومش كردند به اينكه بايد در آتش سوخته شود.
و به همين جهت به منظور تحريك عواطف دينى و عصبيت مردم گفتند: او را
بسوزانيد و خدايانتان را يارى كنيد و امر آنها را بزرگ بداريد و كسى را كه به آنها
اهانت كرده مجازات كنيد و اين تهييج و تحريك از جمله (إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ)- اگر مرد عمليد به
خوبى نمايان است.
[اشاره به اينكه برد و سلام شدن آتش براى
ابراهيم 7 به امر تكوينى خداى تعالى خارج از محدوده اطلاعات ما از
سلسله علل و اسباب است]
(قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى
إِبْراهِيمَ).
اين جمله حكايت خطابى تكوينى است كه خداى تعالى به آتش كرد و با همين
خطاب خاصيت آتش را كه سوزانندگى و نابودكنندگى است از آن گرفت و آن را از راه
معجزه براى ابراهيم (ع) خنك و سالم گردانيد، و به همين جهت كه معجزه بوده ديگر
راهى براى ما باقى نمىماند كه براى فهم حقيقت آن پافشارى كنيم، چون ما آنچه از
مباحث عقلى داريم تنها در سلسله علل و معلولات، آنهم علل و معلولاتى كه تا كنون
بدان وقوف يافتهايم و همه روزه برايمان تكرار مىشود جريان دارند و اما خوارق
عادات كه هيچ اطلاعى از روابط در آنها نداريم از حيطه آن ابحاث خارج است. بله
اينقدر مىدانيم كه همه نفوس در آن معجزات دخالت دارد و اما اينكه به طور تفصيل به
حقيقت آنها پى ببريم نه، و ما در جلد اول اين كتاب در مباحث اعجاز به طور مفصل در
اين مساله گفتگو كرديم. و اگر جمله قلنا به طور فصل آمده نه وصل (با
واو) بدين جهت بوده كه در معنا پاسخ از سؤالى مقدر بوده و تقدير كلام اين بوده:
آتشى بيفروزيد و او را در آن بيفكنيد. آن گاه گويا كسى پرسيده بعدا چه شد و كار
ابراهيم به كجا انجاميد در پاسخ فرمود: به آتش گفتيم براى ابراهيم خنك و سالم باش.
و همچنين فصل در جمله قال و جمله قالوا در
آيات سابق اين داستان، از همين جهت بوده.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 427