نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 401
دانه خردلى (كار نيك و بد) باشد آن را به
حساب بياوريم كه ما براى حسابگرى كافى هستيم (47).
بيان آيات
اين آيات تتمه كلامى است كه در اين سوره پيرامون مساله نبوت آورد، در
اين آيهها پارهاى كلمات مشركين در باره رسول خدا 6 را آورده، جواب مىدهد مثل
اينكه گفته بودند او به زودى مىميرد و ما از دست او راحت مىشويم و يا از در
استهزاء گفته بودند: اين است كه خدايان شما را بد مىگويد، و يا به عنوان مسخره
كردن مساله بعث و قيامت گفته بودند: اين وعدهاى كه مىدهيد چه وقت است اگر راست
مىگوييد؟ كه خداى عز و جل پاسخ هر يك را داده تا خاطر خطير رسول گراميش را تسليت
داده باشد.
[پاسخ خداى تعالى به اميد بستن مشركين به مرگ پيامبر 6، با بيان عموميت مرگ]
از اين آيه بر مىآيد كه مشركين به خود دلخوشى مىدادند كه محمد 6
به زودى مىميرد و ايشان از دعوت او خلاص گشته آلهه آنان از طعنههاى او نجات
مىيابند هم چنان كه خداى عز و جل در جاى ديگر همين تسليت را از آنان نقل كرده از
آن جمله در پاسخ دشمنان كه گفته بودند:(نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ)[1]
فرمود: ما براى هيچ پيغمبرى قبل از تو نيز عمر جاويدان قرار نداده بوديم كه اينها
آرزوى مرگ براى خصوص تو مىكنند البته تو خواهى مرد ايشان هم مىميرند و مرگ تو
سودى به حال آنان ندارد نه آنان اگر تو بميرى جاودان مىمانند و نه خودشان در عمر
كوتاهى كه دارند از فتنه و امتحان الهى بر كنار مىشوند، زيرا همه انسانها در طول
زندگيشان از امتحان بر كنار نمىمانند و در آخرت نيز از تحت قدرت و سلطنت ما بيرون
نمىشوند، بلكه به سوى ما باز مىگردند و ما به حسابشان رسيده و جزاى كردههايشان
را مىدهيم.
و اينكه فرمود: (أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ
الْخالِدُونَ)- آيا اگر تو بميرى ايشان جاودان خواهند بود و نفرمود:
فهم خالدون با در نظر گرفتن اينكه استفهام در آن انكارى است نفى قصر قلب را
افاده مىكند گويا خواسته است بفرمايد اينكه مىگويند انتظار مرگ او را
داريم سخن كسى است كه خودش را جاودان و تو را مزاحم حيات جاويد خود مىداند
كه اگر تو بميرى او جاودان گشته حيات جاويد عايدش مىشود آن هم حيات بىفتنه و
دغدغه، و حال