نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 393
تدبيرش كردهاند منحصر در ذات خداى تعالى
سازد.
(وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ)- از ظاهر سياق بر مىآيد كه كلمه جعل به معناى خلق، و
جمله(كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ)
مفعول آن باشد، و مراد اين باشد كه آب، دخالت تامى در هستى موجودات زنده دارد، هم
چنان كه همين مضمون را در جاى ديگر آورده و فرموده است:
(وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ)[1]، و شايد واقع شدن اين مضمون در سياقى كه در آن آيات محسوس را
مىشمارد، باعث شود كه حكم در آيه شريفه منصرف بغير ملائكه، و امثال آنان باشد،
ديگر دلالت نكند بر اينكه خلقت ملائكه و امثال آنان هم از آب باشد، و اما مساله
مورد نظر آيه شريفه، يعنى ارتباط زندگى با آب، مسالهاى است كه در مباحث علمى به
خوبى روشن شده و به ثبوت رسيده است.
در مجمع البيان گفته است: كلمه رواسى به معناى كوههايى
است كه با سنگينى خود استوار ايستادهاند، هم چنان كه گفته مىشود: ترسو
السفينة ، يعنى كشتى ايستاد و به خاطر سنگينيش بىحركت ايستاد، و كلمه
تميد از ميد ، به معناى اضطراب، و نوسان در اين سو و آن سو است،
و كلمه فج به معناى راه گشاد ميان دو كوه است[2].
معناى آيه اين است كه ما در زمين كوههايى استوار قرار داديم، تا
زمين دچار اضطراب و نوسان نگشته، انسانها بتوانند بر روى آن زندگى كنند، و ما در
اين كوهها راههايى فراخ قرار داديم، تا مردم به سوى مقاصد خود راه يابند و
بتوانند به اوطان خود بروند.
و اين آيه دلالت دارد بر اينكه وجود كوهها در آرامش زمين و مضطرب
نبودن آن تاثيرى مستقيم و مخصوص دارد كه اگر نبود قشر زمين مضطرب مىشد و پوسته
رويى آن دچار ناآرامى مىگرديد.
گويا مراد از اين كه فرمود آسمان را سقفى محفوظ كرديم اين باشد كه آن
را از شيطانها حفظ كرديم هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ)[3] و
[1] خداوند هر جنبنده را از آب آفريد. سوره نور، آيه 45.