نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 34
مؤلف: اين معنا در مجمع از امام صادق (ع)
نيز روايت شده و در آخر آن آمده كه قاتل يحيى و قاتل حسين (ع) هر دو ولد الزنا
بودهاند[1].
و در همان كتاب است كه حاكم و ابن عساكر از ابن عباس روايت كرده كه
گفت:
خداى تعالى به محمد بن عبد اللَّه 6 وحى كرد كه من در انتقام خون
يحيى بن زكريا هفتاد هزار نفر را كشتم و به زودى به انتقام خون پسر دخترت هفتاد
هزار و هفتاد هزار مىكشم[2].
و در كافى به سند خود از ابى حمزه از ابى جعفر (ع) روايت كرده كه گفت
از آن جناب پرسيدم مقصود از جمله:(وَ حَناناً مِنْ
لَدُنَّا وَ زَكاةً) چيست؟ فرمود تحنن
اللَّه يعنى خدا وى را دوست مىداشت، پرسيدم از تحنن خدا به او چه رسيد، و
چه ديد؟ فرمود:
وقتى مىگفت يا رب، خداى تعالى در جوابش مىگفت: لبيك يا
يحيى تا آخر حديث[3].
و در عيون اخبار به سندى كه به ياسر خادم مىرسد از او روايت كرده كه
گفت: من از ابى الحسن رضا (ع) شنيدم كه مىفرمود: وحشتناكترين مواقفى كه بشر دارد
سه موقف است يكى آن روزى كه از شكم مادر متولد مىشود، و دنيا را مىبيند، و يكى
آن روزى كه مىميرد و آخرت و اهل آخرت را مىبيند، و يكى روزى كه مبعوث مىشود، و
احكامى مىبيند كه در دار دنيا نديده بود.
و خداى عز و جل حضرت يحيى را در اين سه موقف سلامت و عافيت داده، و
ترس به دلش راه نداده بود، و به همين جهت در بارهاش فرموده:(وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ
حَيًّا) هم چنان كه عيسى هم در اين سه موقف بر خود سلام كرد و گفت:(وَ السَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَ يَوْمَ أَمُوتُ
وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا)[4].
داستان زكريا (ع) در قرآن
خداى تعالى زكريا (ع) را در كلام خود به صفت نبوت و وحى توصيف