نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 317
مىشوند، بعدا كور مىگردند. و بعضى[1] ديگر گفتهاند: نخست بينا محشور
مىشوند، بعد كور مىگردند، و در آخر باز بينا مىشوند.
ولى همه اين حرفها از باب مقايسه اوضاع و احوال قيامت است به نظائر
دنيايى آن و اين قياس، قياسى است مع الفارق و بيجا، براى اينكه آنچه از ظاهر مسلم
قرآن و سنت استفاده مىشود اين است كه نظام حاكم در آخرت غير نظام حاكم در دنيا و
غير آن نظامى است كه معهود ذهن ما از طبيعت است، آنچه ما از بصير و اعمى به ذهن
داريم اين است كه بصير عبارت از كسى است كه همه ديدنىها را ببيند، و كور آن كسى
است كه آنچه را كه قابل رؤيت است نبيند.
ولى هيچ دليلى نداريم بر اينكه آنچه اين كلمات در دنيا معنا مىدهد
در آخرت هم به همان معنا است، ممكن است معناى آخرتى آنها تبعيض شود، يعنى مجرم كه
كور محشور مىشود، سعادت زندگى آخرتى و رستگارى به كرامت آخرت را نبيند، ولى نامه
عمل خود را كه حجت را بر او تمام مىكند و نيز اوضاع هول انگيز، و هر چه را كه
مايه شدت عذاب او است از آتش و غير آتش را ببيند، هم چنان كه قرآن آنان را از
مشاهده پروردگار خود محجوب معرفى نموده و فرموده است:(إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ)[2].
اين آيه جواب از سؤالى است كه كردند كه چرا: مرا كور محشور كردى با
اينكه بينا بودم؟ و اشاره كذلك به كور محشور شدن است كه در سؤال بود و
اشاره دومى يعنى(كَذلِكَ الْيَوْمَ) به
معناى جمله(أَتَتْكَ آياتُنا)
است، و معنايش اين است كه خداى تعالى در جواب فرمود: همانطور كه كور محشورت كرديم،
آيات ما برايت آمد و تو فراموشش كردى، و همانطور كه آيات ما برايت آمد و تو
فراموشش كردى، امروز فراموشت كرديم، و خلاصه معنا اينكه كور محشور شدنت در امروز
كه هيچ چيز را نبينى، به جاى فراموش كردنت آيات ما را در دنيا است، و هدايت نشدنت
به هدايت ما در دنيا، مثل هدايت نشدنت به راه نجات در امروز است، باز به عبارت
ديگر اگر امروز كور محشورت كرديم، عينا به مانند آنچه در دنيا كردى مجازاتت
نموديم، و اين همان معنايى است كه آيه(وَ جَزاءُ
سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُها)[3] مانند آن تذكر مىدهد.