نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 307
ترك وظيفه چون ترك، لازمه فراموشى است. زيرا
وقتى چيزى فراموش شد ترك هم مىشود.
و كلمه عزم به معناى قصد جزمى چيزى است، هم چنان كه خداى
تعالى هم فرموده:(فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ)[1] و چه بسا اين كلمه اطلاق بر صبر مىشود و شايد از اين جهت باشد كه
صبر امرى دشوار بر نفس است و كسى مىتواند صبر داشته باشد كه داراى عزمى راسخ باشد
و به همين مناسبت نام لازمه صبر را بر خود آن گذاشتهاند، هم چنان كه در قرآن به
كار رفته آنجا كه فرموده:(إِنَّ ذلِكَ
لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ).
بنا بر اين معناى آيه مورد بحث چنين مىشود: سوگند مىخورم كه به
تحقيق آدم را در زمانهاى پيش وصيتى كرديم، ولى وصيت را ترك كرد و ما او را نيافتيم
كه در حفظ آن عزم جازمى داشته باشد يا بر آن وصيت صبر كند. و اما اينكه مقصود از
آن عهد چه بوده به طورى كه از داستان آن جناب در چند جاى قرآن بر مىآيد، عبارت
بوده از نهى از خوردن درخت كه در سوره اعراف چنين آمده:(لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ)[2].
اين آيه عطف بر مقدر است و تقدير آن اين است: اذكر عهدنا اليه
و اذ قلنا ... يعنى به ياد آر عهدى را كه ما به آدم سپرديم و گفتار ما را كه
به ملائكه گفتيم براى آدم سجده كنيد پس همگى سجده كردند مگر ابليس، ما اين صحنه را
به وجود آورديم تا براى خود آدم معلوم شود كه چگونه سفارش ما را فراموش كرد و بر
حفظ آن عزم راسخى ننمود. و جمله ابى جوابى است از سؤال تقديرى و تقدير
جمله چنين است كه كسى پرسيده مگر ابليس چه كرد؟
فرمود: او از سجده امتناع ورزيد.
(فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ
فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى).
اينكه فرمود: پس گفتيم اى آدم ... تفريع بر امتناع ابليس
از سجده است كه در مجموع چنين معنا مىدهد: پس وقتى كه ابليس از سجده امتناع ورزيد
ما به منظور خير خواهى و ارشاد آدم به سوى صلاحش به او گفتيم: اينكه مىبينى از
سجده امتناع ورزيد- ابليس- دشمن تو و همسرت مىباشد ....
و اگر در جمله(فَلا
يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ) به جاى نهى ابليس از
اين كار، آدم و حوا را نهى كرد، در حقيقت كنايه از نهى او از اطاعت ابليس، و نيز
نهى از غفلت از كيد و دست
[1] چون به امرى تصميم گرفتى بر خدا توكل كن. سوره آل عمران، آيه
159.