responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 295

(يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً).

در اين آيه كه مى‌فرمايد: عوج ندارد دو احتمال هست يكى اينكه مربوط به پيروى داعى باشد و در نتيجه‌(لا عِوَجَ لَهُ) حال از ضمير جمع و عامل آن يتبعون باشد كه در اين صورت معناى آيه چنين مى‌شود كه، مردم در آن روز جز پيروى محض چاره‌اى ندارند، نه مى‌توانند كمترين توقفى كنند، و نه كمترين استنكاف و تنبلى و مسامحه‌اى، براى اينكه همه اينها فرع توانستن است و آن روز نه تنها مردم توانايى ندارند بلكه توهم آن را هم نمى‌كنند چون آن روز به عيان مى‌بينند كه ملك و قدرت تنها از خداى سبحان است و كسى شريك او نيست هم چنان كه فرمود:(لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ)[1] و نيز فرموده:(وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً)[2].

احتمال دوم اينكه متعلق به داعى باشد آن وقت معناى آيه اين مى‌شود كه: داعى روز قيامت احدى را ترك نمى‌كند مگر آنكه بدون استثناء دعوت مى‌كند و خلاصه در باره احدى دچار اشتباه و فراموشى نگشته در دعوت هيچ كس سهل‌انگارى نمى‌كند.

و ليكن تعقيب جمله به جمله‌(وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ ...) با احتمال اول مناسب‌تر است براى اينكه اگر كسى را دعوت و يا احضار كنند وقتى صدايش بلند مى‌شود كه در مقام تمرد و استكبار از اطاعت و پيروى باشد، و كلمه همس در آيه مورد بحث به طورى كه راغب گفته به معناى صداى خفى است و همس الاقدام به معناى آهسته‌ترين صداى پاهاست‌[3]. هم چنان كه در قرآن به همين معنا به كار رفته آنجا كه فرموده:(فَلا تَسْمَعُ إِلَّا هَمْساً).

خطاب در جمله‌(فَلا تَسْمَعُ) به رسول خدا 6 است ولى مقصود، هر كسى است كه حس شنوايى داشته باشد، و معنايش اين است كه آن روز صداها به خاطر استغراق در مذلت و خوارى در برابر خداى تعالى آن چنان آهسته مى‌شود كه هيچ شنونده‌اى جز صدايى خفيف نمى‌شنود.

[حال آدميان در روز قيامت: پيروى داعى، خشوع اصوات و سود نبخشيدن شفاعت‌(إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ‌)]

(يَوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا) اينكه منفعت شفاعت را نفى مى‌كند، كنايه از اين است كه قضاء به عدل، و حكم‌


[1] امروز ملك از كيست از خداى واحد قهار. سوره مؤمن، آيه 16.

[2] و اگر كسانى كه ستم كردند خود را در آن هنگام كه عذاب را مى‌بينند مشاهده كنند مى‌فهمند كه نيروى همه نيروها تنها از خدا است. سوره بقره، آيه 165.

[3] مفردات راغب، ماده همس .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست