نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 269
سامرى بر مىگردد و مراد از آن فراموش كردن
خداى تعالى است بعد از آنكه به ياد او بود، چون به او ايمان آورده بود و معنايش
اين است كه سامرى بعد از آنكه به پروردگارش ايمان آورده بود او را فراموش كرده،
عملى انجام داد كه قوم را گمراه نمود.
و ظاهر جمله(فَقالُوا هذا
إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى) از آنجا كه نسبت گفتن را به
جمع داده و فرمود: گفتند اين است كه در قضيه ساختن گوساله، افراد
ديگرى همدست سامرى بودهاند.
(أَ فَلا يَرَوْنَ أَلَّا يَرْجِعُ إِلَيْهِمْ قَوْلًا وَ
لا يَمْلِكُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً).
اين فقره از آيات مورد بحث، پرستندگان گوساله را توبيخ مىفرمايد به
اينكه: چيزى را پرستيدند كه مىدانند جوابگوى ايشان نيست و دعايشان را مستجاب
نمىكند، و مالك نفع و ضررى از ايشان نيست تا ضررى را از آنان دفع و نفعى را به سويشان
جلب كند و از ضروريات عقلهاى خود ايشان است كه رب و معبود بايد دعاى پرستنده خود
را مستجاب كند و ضرر او را دفع نموده منافع را به سويش جلب نمايد و خلاصه مالك نفع
و ضرر معبود و مربوبش باشد.
در اين فقره توبيخ و سرزنش ايشان را تاكيد نموده و تقرير جرم آنان را
بيشتر مىكند، و معنايش اين است كه ايشان علاوه بر اينكه به احكام ضرورى عقولشان و
تذكرات آن متذكر نگشته از پرستش گوساله دست بر نمىدارند، و به چشم خود نمىبينند،
و به عقل خود تعقل نمىكنند، از طريق گوش نيز متذكر نگشته و به آنچه كه به گوششان
مىرسد اعتناء نمىنمايند، چون پيامبرشان هارون به ايشان گفت كه اين گوساله
فتنهاى است كه بدان مبتلا شدهاند، و پروردگارشان خداى رحمان عز و جل است و واجب
است او را كه پيامبرشان است پيروى و اطاعت كنند.
ولى سخن او را رد كرده و گفتند:(لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى) اين گوساله را مىپرستيم تا آنكه موسى نزد ما برگردد و ببينيم او در
باره گوساله چه مىگويد و چه دستور مىدهد.
(قالَ يا هارُونُ ما مَنَعَكَ إِذْ رَأَيْتَهُمْ ضَلُّوا
أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَيْتَ أَمْرِي).
موسى (ع) به ميان قوم برگشته و با آنان در باره گوساله صحبت كرد و
سپس رو به برادرش كرده با او صحبت نمود، چون او يكى از مسئولين سهگانه در اين
آزمايش و
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 269