responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 244

خلاصه آن اين بوده كه شما نسبت به آنچه ادعاء مى‌كنيد- يعنى الوهيت آلهه و شفاعتش- علمى نداريد و اينكه آنها را از شريكان و شفيعان خدا مى‌ناميد، افترايى است كه به خدا مى‌بنديد و معلوم است كه هر كس افتراء ببندد زيانكار مى‌شود، و اين برهان بسيار روشن است، و هيچ پرده و غبارى بر آن نيست.

و از جمله بعدى كه در حكايت كلام ساحران فرموده:(إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ) معلوم مى‌شود كه اختلاف مزبور در همان اولين بارى كه پيدا شد، در ميان همين ساحران پيدا شده و از ناحيه ايشان بوده و چه بسا از جمله آينده كه گفت:

(ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا) فهميده شود كه آن عده‌اى كه در كار معارضه با موسى ترديد كردند و يا تصميم گرفتند كه معارضه نكنند، بعضى از همين ساحران بودند، البته اين در صورتى است كه خطاب فرعون در جمله مذكور متوجه ايشان باشد، و بعيد نيست كه سياق هم همين احتمال را تاييد كند.

و به هر حال وقتى فرعون و اياديش ديدند كه مردم در كار معارضه با موسى اختلاف كردند و اين اختلاف مايه رسوايى و شكست ايشان است، با يكديگر خلوت كردند و پس از مشورت‌هاى محرمانه چنين تصميم گرفتند كه با مردم در باره حكمت و موعظه‌اى كه موسى به سمع ايشان رسانده اصلا حرف نزنند و نزدند، بلكه آن را مسكوت گذاشته و تهمت فرعون را وسيله قرار داده و گفتند: موسى ساحرى است كه مى‌خواهد شما نژاد قبط را از سرزمينتان بيرون كند، و معلوم است كه هيچ قومى به اين كار تن در نمى‌دهد، براى اينكه اگر به چنين عملى تن بدهد آواره مى‌شود، مال و خانه و زندگيش تاراج مى‌گردد، از اوج سعادت به حضيض ذلت و بدبختى سقوط مى‌كند، آنهم قبطيانى كه در ميان دشمنانشان آن همه سوابق نفرت‌انگيز و آن همه فرزندكشى‌ها داشته‌اند .

علاوه بر آن خطر كه از قول فرعون نقل كردند، يك خطر ديگرى را هم اضافه نمودند، و آن اين بود كه: با غلبه موسى بر شما طريقه مثلاى شما و سنت قوميتان كه همان دين وثنيت است و قرنها در ميان شما حكومت داشته و با آن دين، استخوانهايتان سفت و گوشتها بر بدنهايتان روييده، از بين مى‌رود .

و معلوم است كه مردم عوام هم كيش و مذهب خود را هر چه باشد مقدس مى‌شمارند، مخصوصا مذهبى كه بر آن عادت كرده باشند و آن را سنتى پاك و آسمانى بدانند. اين اعلام خطر در حقيقت به اين منظور بوده كه مردم را برانگيزند تا نسبت به كيش وثنيت پايدارى و استقامت ورزند، البته نه براى اينكه دين وثنيت دين حقى است و در آن شبهه‌اى نيست، چون‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 244
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست