responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 218

پروردگار وى به وى معرفى كنند، و در جمله‌(وَ السَّلامُ عَلى‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‌ ...) مامور شده‌اند وى را به بقيه اجزاى ايمان بخوانند.

و اما جمله‌(فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِي إِسْرائِيلَ) تكليفى است فرعى و متوجه شخص فرعون.

و در جمله‌(قَدْ جِئْناكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ) براى اثبات رسالتشان استناد به حجت نموده‌اند و اگر كلمه آيت را نكره آورد، خواست تا از عدد آيت سكوت كرده باشد و نيز به عظمت امر آن آيت، و وضوح دلالتش بر رسالت اشاره كرده باشد.

و جمله‌(وَ السَّلامُ عَلى‌ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى‌) به منزله تحيت خداحافظى است كه در عين حال اشاره به اين است كه ديگر حرفى نداريم، رسالت ما همين است كه گفتيم، و نيز خلاصه محتواى دعوت دينى را بيان مى‌كند كه دامنه سلامت تمامى افرادى را كه هدايت و سعادت را پيروى مى‌كنند شامل مى‌شود و چنين افرادى در مسير زندگى به هيچ مكروهى بر نمى‌خورند نه در دنيا و نه در عقبى.

جمله‌(إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى‌ مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى) در مقام تعليل جمله قبل خودش است كه حاصل هر دو چنين مى‌شود: اينكه تنها بر پيروان هدايت سلام كرديم، براى اين بود كه خداى سبحان به ما وحى كرده بود كه عذاب كه ضد سلام است سرنوشت بدون استثناء كسانى است كه آيات خدا و يا دعوت حق را كه همان هدايت است تكذيب كنند و از آن روى‌گردان شوند.

و در سياق دو آيه اين معنا به خوبى به چشم مى‌خورد كه در عين اينكه رسالت آن دو را بيان نموده سلطنت فرعون و آنچه از زخارف كه وى بدان مى‌باليد و تظاهر به كبرياء مى‌نمود به هيچ گرفته و خوار شمرده است، مثلا خداى سبحان به آن دو بزرگوار مى‌فرمايد:

فاتياه و نمى‌فرمايد: اذهبا اليه چون اگر اين دو تعبير را بخواهيم به فارسى ترجمه كنيم تقريبا ترجمه اولى برويد پهلويش و ترجمه دومى برويد نزد وى مى‌شود و معلوم است كه دومى در جايى به كار مى‌رود كه طرف داراى مقامى منيع باشد و شخص رسول خدمتش يا حضورش برود، به خلاف اولى كه رسول مى‌تواند چسبيده به او بنشيند و تماس نزديكترى پيدا كند و اگر سلطنت پادشاه مصر و معبود قبطيان كه دسترسى به دربارش كار بسيار دشوارى بوده رعايت مى‌شد، جا داشت بفرمايد اذهبا اليه ولى نفرمود.

ديگر اينكه فرمود: فقولا و نفرمود: فقولا له- به او بگوييد چون خواست او را داخل انسان حساب نكند و اعتنايى به شان وى ننمايد و نيز فرمود:(إِنَّا رَسُولا رَبِّكَ) و(بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ)، و دو بار به گوشش نواختند كه تو آن طور كه ادعا مى‌كردى‌(أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌)

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 218
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست